- ژانر:جنایی, درام, رازآلود
- کارگردان:N/A
- نویسنده:Marti Noxon
- زبان:English
- ستارگان:Amy Adams, Patricia Clarkson, Chris Messina
- مدت زمان:421 دقیقه
- امتیاز:8.1 از 89,198 رای
- تاریخ انتشار:8th July 2018
خلاصه داستان:
SHARP OBJECTS مینی سریالی جذاب با فینالی نفسگیر
مینی سریال SHARP OBJECTS از شبکه HBO، به کارگردانی Jean-Marc Vallée ژان مارک ولی و اقتباس از رمانی به قلم گیلین فلین Gillian Flynn، قلب تاریک شهری کوچک در آمریکا را کاوش میکند. داستان یک زنِ خبرنگار تنها و افسرده به نام کامیل است که گذشته تلخ و سیاهی دارد. او توسط رئیساش به ماموریتی فرستاده میشود تا از جنایت رخ داده در یک منطقه کوچک، یک داستان جذاب و ژورنالیستی تهیه کند. شخصیت اصلی در مینی سریال SHARP OBJECTS کامیل پریکر، یک زن سی و چند ساله الکلی و خودزنی است که ایمی آدامز نقش او را بازی میکند. او یک گزارشگر است که برای تهیه گزارش از قتل دو دختر جوان به شهر خود بازگشته است. سردبیرش حدس می زند شاید ارتباط او با Wind Gap، میسوری، باعث ایجاد یک داستان شخصیتر شود.
اما چیزی که او نمیدانست این بود که کامیل در اولین فرصتی که به دست آورد، از ویند گپ فرار کرد – از مادر سلطه گر خود، جامعه کوچک و خفقان آور و فاجعهای عمیق که جوانی او را تحت شعاع قرار داده بود. او آستینهای بلند به دست و نقابی سرد بر چهره دارد، هر دو برای پنهان کردن جای زخمهای واقعی و احساسی گذشتهاش، زرهی در برابر خاطراتش… او به مجموعهای قدیمی و کلاسیک موسیقی بلوز گوش میدهد، که مانند الکلی که در هر ساعت از روز مصرف میکند، به عنوان یک آرامبخش عمل میکند.
اشیای تیز داستانی دیگر در مورد هیولاهای خانوادگی
اشیای تیز یک داستان تاریک با پیچ و خمهای فراوان است که همچنین گذشته پیچیده کامیل را با مادر تندخو و خودشیفتهاش آدورا (پاتریشیا کلارکسون) و رابطه تازه شکل گرفتهاش با خواهر ناتنی سیزده ساله زیبا و عصیانگرش (الیزا اسکانلان) را نمایش میدهد. آدورا و اما هنوز در عمارت زمان کودکی کامیل زندگی میكنند و با روشهای جداگانه و خاص خود، شهر كوچك را تحت سلطه خود دارند.
آلن، شوهر مادر کامیل، با بازی هنری چرنی یک مرد پولدار و مودب جنوبی است که ژاکتش را گره خورده روی شانه هایش میاندازد، عصرها در ایوان خود چای سرد مینوشد. اما شبها تنها به این دلیل که همسرش از لمس او امتناع میورزد، با استفاده از موسیقیهای قدیمی روی استریوی خود، حواسش را پرت میکند. حواس پرتی یک عنصر اصلی در اشیای تیز است. ساکنان Wind Gap دائماً در تلاشند تاریخ تلخ خود را فراموش کنند، در حالی که توجه ما توسط تصاویر زیبا و لحن رویایی کارگردان Jean-Marc Vallée از تاریکی منحرف شده است.
بازی درخشان کلارکسون در نقش آدورا باعث ایجاد لحظات جالب شوخی در سریال اشیا تیز میشود. او به نحوی استثنایی موفق میشود که همزمان هیستریک باشد و با ظرافت مهار شود. داستان مملو از زیربناهای روانشناختی جذاب، ناامیدکننده، غم انگیز و گاه خندهدار است و همه بازیگران یک کار خارق العاده را در بازی با این لایهها انجام می دهند. فیلمبرداری بسیار زیبا و در عین حال ناخوشایند است و مکانهای شهر که فرسوده از آب و هوای گرم و طاقتفرساست با خاطرات دوران کودکی کامیل مخلوط شده است و به طور کلی یک سری احساسات مبهم، مفرح و غریب را به کل سریال میدهد.
ایمی آدامز، درخشان و خیرهکننده
ایمی آدامز در نقش کامیل پریکر بازی فوق العادهای از خود به نمایش گذاشته است. وی در طول داستان بارها خود را از مشکلات و خاطراتی که داشته رها میکند تا بتواند گزارشش را بنویسد و ماموریتش را به سرانجام برساند و هر چه زودتر شهر را ترک کند. ولی آنچه که بیننده را درگیر داستان میکند، نه قتلهای اتفاق افتاده نه ماموریت کامیل، بلکه بازگشتش به شهری است که باید با خاطرات مرگ خواهرش، آزارهای مادرش، حضور ناپدریاش و خواهر ناتنی سرکشش روبهرو شود و زندگی در شهری با هوای داغ و سوزان و خفقانآورِ که مردم را روزها در کنار کولرها و پنکههایشان نگه میدارد، را تحمل کند.
دقایق زیادی کاملاً به کامیل با اجرای شگفت انگیز ایمی آدامز اختصاص داده شده است که از یک مکان به مکان دیگر رانندگی میکند، به موسیقی گوش میدهد، الکل مینوشد و سیگار میکشد و زندگی، مانند همیشه از او پیشی میگیرد.
غالباً، رمز و راز اصلی قصه اشیا تیز به نفع لحظات کوچک و شخصی کامیل به طور دلچسب و لذتآوری کنار گذاشته میشود. چشم برداشتن از ایمی آدامز، که نقش یک قهرمان کامل و مورد پسند فلین را بازی میکند، عملاً غیرممکن است. کمیل به راحتی میتوانست فردی نفرت انگیز باشد، زندگی او مملو از تصمیمات بد است – اما عملکرد آدامز آسیب پذیری را در کامیل ایجاد میکند که برای شخصیتهای خود تخریبگری مانند او بسیار ضروری است.
Sharp Objects میگوید، سواستفاده، ماهیتی چرخهای دارد مانند یک میراث زشت و ناخواسته از والدین به کودکان منتقل میشود. هیچ فراری از آن نیست، هر چقدر هم که آن را در پستوی خانه مخفی نگه دارید.
ژان مارک ولی Jean-Marc Vallée ، اشیای تیز و گیلین فلین Gillian Flynn
همانند دروغ های کوچک بزرگ Big little lies در سال 2017، اشیا تیز به طور کامل توسط ژان مارک ولی، فیلمساز کانادایی کارگردانی شده است. او این مینی سریال را از رمانی به همین نام به قلم گیلین فلین، نویسنده gone girl ساخت.
پس از انتشار Gone Girl گیلین فلین به دلیل ضد زن بودن مورد انتقاد قرار گرفت. قهرمان او یک روان پریش بیرحم بود، یک زن که برای آموختن درسی به بن افلک همسر بیوفایش، از او انتقام سختی میگرفت. برای دههها شاهد بودیم که مردان در هر شکل و شمایلی – انتقام جویان نقابدار، قاتلان منحرف، سرمایه دارهای دیوانه و … تا حد زیادی شخصیتهای منفی را در انحصار خود دارند و سپس فلین آمد، و پرسید: “چرا زنان نیز نمیتوانند بد باشند؟”
اگر فمینیسم واقعی به معنای برابری است، پس این برابری باید به همه جنبههای رفتار انسان تعمیم داده شود. برای مدت طولانی، زنان حتی زمانی که به عنوان شخصیتهای خشنی نشان داده میشدند نسبت به دستورات، هوی و هوس و حالات مستبدانه همتایان مرد منفعل بودند. فلین و داستانهای او برای شکستن این قوانین آمدهاند.
چندین بار در مینی سریال sharp objects هنگامی که پلیس مظنونین به قتل را با ضمیر مردی معرفی میکند، دختری بلند میشود تا به او یادآوری کند که “زنان نیز میتوانند بکشند.”
اشیای تیز، برخلاف دروغهای بزرگ کوچک که به طرز سرگرمکنندهای سرعت اتفاقاتش بالاست، مانند شهری که در آن واقع شده است خواب آلود و کند است و اسرار قصه را به روش مرموز شهرهای جنوبی روایت میکند.
این سریال تاریک، خزنده، ویرانکننده و ترسناک است. گفتن این نوع داستانها و از دست ندادن کامل مخاطب دشوار است. اما sharp objects به لطف بازیگران بینظیر و با استعداد، نویسندگی و کارگردانی قدرتمند و تدوین هنرمندانه، در تمام طول سریال مخاطب را به دنبال خود میکشاند.
بیوگرافی پاتریشیا کلارکسون
این بازیگر برجسته و منحصر به فرد از اوایل دهه 1990 مخاطبان فیلم و تلویزیون را با اجراهای عجیب و غریب و درخشان را شیفته خود کرده است. با وجودی که پاتریشیا کلارکسون این روزها به عنوان یک بازیگر بسیار مورد تقاضا است، و جوایز بازیگری را درو میکند، سعی میکند از پیوستن به جریان اصلی پول سازی هالیوود جلوگیری کند.
او متولد نیواورلئان با نام مشخص پاتریشیا دیویس کلارکسون در 29 دسامبر 1959، دختر آرتورکلارکسون، مدیر مدرسه و جکی کلارکسون، سیاستمدار و مشاور شورای محلی شهر است. پاتریشیا علاقه اولیه به بازیگری را از خود نشان داد و موفق شد هنگام بزرگ شدن در چند نمایش در مقطع متوسطه و دبیرستان ظاهر شود.
وی تحصیلات مقدماتی کالج خود را در دانشگاه ایالتی لوئیزیانا گذراند و به مدت دو سال در رشته سخنرانی تحصیل کرد، سپس به دانشگاه فوردهام نیویورک منتقل شد و در رشتههای تئاتر با درجه عالی فارغ التحصیل شد. وی که در برنامه تحصیلات تکمیلی دانشکده معتبر ییل پذیرفته شد، استادی هنرهای زیبا را به دست آورد.
او از آنجا به شهر نیویورک رفت و در سال 1986 برای بازی در نقش کورینا در “خانه برگهای آبی” و در نمایشنامههای دیگر مانند Eastern Standard (1988) و Wolf-Man (1989) مورد توجه شدید ساحل شرقی قرار گرفت. این بازیگر جوان که به دلیل برخورد ارگانیک خود با بازیگری شناخته میشد، تصمیم گرفت هالیوود را در سن 28 سالگی امتحان کند و اولین فیلم خود را به عنوان خانم الیوت نس در فیلم The Untouchables (1987) برایان دی پالما با بازی کوین کاستنر انجام دهد.
سال بعد او برای بازی در نقش سامانتا واکر در استخر مرده (1988) جلب توجه کرد و در آنجا در کنار شخصیت محبوب “هری کثیف” کلینت ایستوود بازی کرد. روی صحنه پاتریشیا به دلیل مشارکت در نمایشنامههای “بزرگ شده در اسارت”، “کوه سواری مورگان”، “سه روز باران” و به ویژه “دعای دوشیزه” که باعث تحسین منتقدان و نامزدی برای هر دو جایزه Critics Circle و Desk Award شد.
در سال 2004، او سرانجام قسمت کلاسیکی را که به نظر میرسید برای بازی کردن آن نقش متولد شده است اجرا میکند، بلانش دوبوای خوشگل جنوب در تولید “کنده ای به نام تمایل به خیابان”.
به او نقشهای متنوعی پیشنهاد شد. از درامهای سنگین فیلم مانند ارتش فرعون (1995)، او می تواند ماهرانه به کمدی سبک، در فیلم تلویزیونی London Suite (1996) برود. با این حال، این تصویر ناراحت کننده و تشنجی او از گرتا، یک زن آلمانی شاد، در فیلم هنری تحسین شده High Art (1998) بود که واقعاً پاتریشیا را در مسیر واقعی محبوبیت و شهرت قرار داد. فقط در سال 2003، پاتریشیا برای کار عالی خود در سه فیلم جایزه ویژه بازیگری را در جشنواره فیلم ساندنس دریافت کرد: به عنوان یک هنرمند غمگین در فیلم The Agent Station، یک قربانی خونسرد سرطان در فیلم قطعه آوریل و فیلم همه دختران واقعی.
در تلویزیون، پاتریشیا دو جایزه امی برای مجموعه کمدی سیاه تحسین شده Six Feet Under (2001) دریافت کرد. او همچنین جوایز منتقدان فیلم نیویورک و جوایز انجمن ملی منتقدان فیلم را برای نقش مکمل در ملودرام زیبای دور از بهشت (2002)، دریافت کرد. بدون توجه به اندازه نقش، مانند اجرای وی در The Green Mile (1999)، همه دختران واقعی (2003)، معجزه (2004) و الگی (2008)، پاتریشیا موفق می شود تحسین همگان را برانگیزد.
وی که برای وودی آلن در یک نقش کوچک اما قابل توجه در ویکی کریستینا بارسلونا (2008) کار میکرد، به اندازه کافی او را تحت تأثیر قرار گرفت تا در فیلم بعدی او Whatever Works (2009) هم بازی کند. کارهای بعدی پاتریشیا کلارکسون شامل نقشهای اصلی و مکمل در فیلم های Vincent in Brixton (2003)، Legendary (2010)، Friends with Benefits (2011)، Learning to Drive (2014)، The Bookshop (2017)، Delirium (2018)، Out of Blue (2018) ، تقریباً عشق (2019) و به عنوان آنتاگونیست در تریلرهای علمی تخیلی The Maze Runner (2014) ، Maze Runner: The Scorch Trials (2015) و Maze Runner: The Death Cure (2018) میشود.
در تلویزیون، پاتریشیا که هرگز ازدواج نکرده، به خاطر کار خوبش در مینی سریال اشیا تیز (2018)، یک گلدن گلوب را به دست آورد و در سریال سیاسی House of Cards (2013) نیز نقشی مکرر داشت.
نظرات کاربران