- ژانر:درام
- کارگردان:Cristian Mungiu
- نویسنده:Cristian Mungiu
- زبان:Romanian
- ستارگان:Anamaria Marinca, Laura Vasiliu, Vlad Ivanov, Alexandru Potocean
- مدت زمان:113 دقیقه
- امتیاز:7.9 از 55,809 رای
- تاریخ انتشار:14th September 2007
خلاصه داستان:
فیلم 4 ماه، 3 هفته و 2 روز محصول درخشان رومانی 2007
فیلم 4 ماه، 3 هفته و 2 روز یک فیلم در مورد سقط جنین است که دیدگاهی متفاوت از یک ملودرام سنتی یا مستند دارد. این فیلم در طرفداری از سقط جنین/ حق زندگی نه بحث اخلاقی راه میاندازد، نه طرف کسی را میگیرد و نه قضاوت میکند. در واقع، فیلم اصلاً در مورد این موضوعات نیست. در مورد خسارت و آسیبهایی است که افراد درگیر این قضیه در یک جامعه سنتی متحمل میشوند. سقط جنین در زمان و مکان این فیلم عملی غیرقانونی است و میتواند 5-10 سال زندان داشته باشد.
گابیتا (لورا واسیلیو) و اوتیلیا (آناماریا مارینکا) هم اتاقی در یک خوابگاه دانشگاه در رومانی در سال 1987 هستند. این یک روز بسیار بزرگ برای گابیتا است و بنابراین دوست مسئول او مایل است هر کاری که میتواند برای کمک به او انجام دهد – تهیه صابون، سیگار ، حتی قرض گرفتن پول برای او. داستان مدت زمان محدودی در حدود 12 ساعت را نمایش و در جزئیات زندگی شخصیتها فرو میرود.
واضح است که گابیتا حتی سادهترین کارها را به خوبی اداره نمیکند و اوتیلیا را برای تهیه یک اتاق هتل و ملاقات با آقای ببه (ولاد ایوانف) برای یک سقط جنین غیرقانونی که با او تلفنی صحبت کرده است، می فرستد. ببه وقتی میفهمد هتل را از مکانی که معمولاً روش کار سقط جنین را در آن انجام میداده تعویض کردهاند ناراحت میشود. بعد از آن هم معلوم میشود دختر در مورد مدت زمان بارداری خود دروغ گفته است. در ازای نرخ بالاتر سقط جنین، او میخواهد با اوتیلیا رابطه جنسی برقرار کند.
برخی این فیلم را به عنوان یک داستان هشدار دهنده از آنچه در هنگام جرم انگاری سقط جنین اتفاق میافتد، میبینند، اما فیلم با یک موضوع بزرگتر دست و پنجه نرم میکند. 4 ماه، 3 هفته و 2 روز کمتر در مورد خود جرم است و بیشتر در مورد راههایی است که در آن افراد (و به ویژه زنان) میتوانند در یک سیستم توتالیتر قربانی شوند.
نگاه خاص کریستین مونجیو
کریستین مونجیو نویسنده / کارگردان سبکی منحصر به فرد دارد که به احساس ترس تقریباً کلاستروفوبیک فیلم کمک میکند. مخاطب، فیلم را از طریق چشمان شخصیتها میبیند و اغلب احساس خطر میکند. مونجیو از یک دوربین استفاده میکند که گاهی اوقات روی دست است و گاهی روی سه پایه نصب میشود.
او بدون تغییر صحنه یا مکان، از برداشتهای طولانی و بدون کات استفاده میکند. یک سکانس شام 10 دقیقهای وجود دارد که در آن همه چیز از یک موقعیت ایستا فیلمبرداری میشود. در فرصتی دیگر، هنگامی که شخصیتها هنگام تعامل در اطراف اتاق حرکت میکنند، دوربین تغییر پوزیشن میدهد تا آنها را دنبال کند اما تصویر قطع نمیشود.
کریستین مونجیو در فیلمش از استفاده از موسیقی اجتناب میکند و به نور طبیعی متکی است. این منجر به برخی سکانسهای تاریک میشود، مانند اوایل فیلم با اوتیلیا که در راهروهای خوابگاهی که در آن با گابیتا هم اتاق است، عبور میکند و بعداً هنگامی که در خیابانهای پر سر و صدا سرگردان میشود.
سبک این کارگردان رومانیایی در ساخت و پرداخت شخصیتها، ارائه جزئیات از شرایط آنها و ایجاد تعلیق، بسیار خوب است، اما اشکالاتی نیز دارد. برخی از صحنهها کشدار میشوند، حرکت از دست میدهند و تنش عصبی را به ناامیدی تبدیل میکنند. سکانس شام فوق الذکر بهترین مثال در این مورد است. ده دقیقه، اوتیلیا آنجا مینشیند، جایی که نمیخواهد باشد، در حالی که گفتگوی بیمعنی در اطراف او در جریان است دوربین روی صورت او متمرکز شده و نیاز وحشتناک او را برای فرار نمایش میدهد. پنج دقیقه از این زمان میتوانست همه چیزهایی را که باید بدانیم را منتقل کند. تصمیم کارگردان برای اجرای طولانی مدت این کار باعث خستگی بیننده میشود و طلسم ظریفی که تا آن زمان به خوبی بافته است را، پاره میکند. موارد مشابه دیگری نیز در طول فیلم وجود دارد اما هیچکدام به اندازه این سکانس واضح نیستند.
کریستین مونجیو برای دو شخصیت اصلی فیلم چهرههای نسبتاً جدیدی را انتخاب کرده است(سال 2007). نه آنامارین مارینکا و نه لورا واسیلیو رزومه طولانی ندارند و جای تردید است که برای ببینگان آشنا باشند. برای مخاطبینی که از کم بودن فیلمهایی که نماهایی از زندگی واقعی را نمایش دهند شکایت میکنند این فیلم از اروپای شرقی یک نمونه خوب است و دلیل اصلی این واقعیت بازی بی پیرایه بازیگرانش است. نقش مکمل و انجام دهنده سقط جنین توسط ولاد ایوانوف کهنهکار و با بی احساسی ترسناکی بازی میشود. Alexandru Potocean نقش آدی دوست پسر اوتیلیا را دارد.
این فیلم برنده نخل طلای جشنواره کن 2007 و پس از آن توسط گلدن گلوب نامزد بهترین فیلم خارجی شد. به طور غیر قابل توضیحی، در آکادمی نادیده گرفته شد و دلیل دیگری برای زیر سوال بردن روشهای تعیین شده برای تعیین فهرست نهایی نامزدهای فیلم خارجی زبان است.
4 ماه، 3 هفته و 2 روز یک فیلم در مورد سقط جنین است که در آن مبارزه بین طرفداران حق انتخاب / حق زندگی در پس زمینه محو میشود تا جای خود را به یک نبرد محتاطانهتر و کمتر فلسفی بدهد. علیرغم تعمیق زیاد و کند بودن، فیلم اغلب جذاب و گهگاه تکان دهنده است. نه انفعال و سهل انگاری گابیتا را قضاوت و تقبیح و نه پافشاری و کوششهای بیپایان اوتیلیا را تقدیس میکند.
نظرات کاربران