- ژانر:جنایی, درام
- کارگردان:Nuri Bilge Ceylan
- نویسنده:Ercan Kesal, Ebru Ceylan, Nuri Bilge Ceylan
- زبان:Turkish
- ستارگان:Muhammet Uzuner, Yilmaz Erdogan, Taner Birsel
- مدت زمان:157 دقیقه
- امتیاز:7.9 از 44,843 رای
- تاریخ انتشار:23rd September 2011
خلاصه داستان:
نوری بیلگه جیلان فیلمش را روزی روزگاری در آناتولی با استفاده از یک الگوی قدیمی از فیلمهای جنایی و پلیسی آغاز میکند، پس از نمایش کوتاهی از همنشینی چند دوست، او گروهی از پلیسها را به همراه یک دکتر و دادستان راهی دشتهای فراخ میکند تا به همراه قاتل، جسد مقتولی را پیدا کنند، فیلم دقیقا به همین اندازه مبهم و البته جذاب آغاز میشود، اما دیری نمیپاید که زیرمتنها دقیق و استادانهای که در فیلمنامه نهاده شدهاند، وظیفه خود را آغاز میکنند تا بیننده نیز به همراه شخصیتهای فیلم وارد مسیر دیگری شوند. گرچه که همچنان حل معمای قتل در پسزمینه فیلم به قوت خود باقی است، اما بیان دغدغههای مدنظر جیلان رنگ و بوی جدیدی به فیلم خواهند بخشید.
معرفی فیلمهای سینمای آسیا با کویین مدیا
روزی روزگاری در آناتولی در زمانی ساخته شد که ترکیه در حساسترین روزهای خود برای پیوستن به اتحادیه اروپا بود و التهابات فراوانی را درون خود میدید. نوری بیلگه جیلان که بعد از سه میمون خود را به عنوان کارگردانی مطرح کرده بود که میتواند در سبک و سیاق خود بسیار پخته و دقیق حرف بزند، با استفاده از همین موضوع و بسط دادن آن به تکتک اجزای فیلمش، اثری را در راستای همین دغدغه ساخته است. وجود زیرمتنهای دقیق در فیلمنامه که گاها تبدیل به ارجاعات فرامتنی میشوند، جذابترین فاکتور موجود در فیلم در کنار اجرای کمنظیر جیلان در کارگردانی اثر است. او حالا میداند کی و چگونه حرف بزند تا در عین تاثیرگذار بودن، سطحی و گلدرشت ننماید ( مثل سکانس دعوای کمیسر با کنعان و در پی آن اشاره دادستان برای آرام کردن کمیسر نسبت به این که آنها اینگونه نمیتوانند وارد اتحادیه اروپا شوند) اما در کنار تمام جزییات جذاب فیلم، فصلی از آن که روایت اثر چرخشی عجیب دارد و از آن فراگیری ابتدایی تغییر مسیری بزرگ میدهد و حالا دکتر شخصیت محوری فیلم از لحاظ روایی میشود، مملو از لحظاتی است که میتواند تمام کاشتههای جیلان را برداشت کند. سکانس درخشان کالبدشکافی در بیمارستان که با عدم نمایش جسد و تنها صدای پاره شدن بدن او همراه است و با توجه به حرفهایی که دکتر در زمان پیدا شدن مقتول زده و نیاز اساسی به کالبدشکافی برای یافتن علت قتل را گوشزد کرده است،( و با توجه به شخصیت دادستان در عدم پذیرفتن حقیقتهای موجود و سادهانگاری او در بحث قتل ،تاکید دوباره جیلان برای کالبد شکافی بسیار تعلیق برانگیز است و پاسخی که دکتر پس از پیدا شدن مقداری خاک در ریه مقتول و ظن به اینکه او زنده زنده خاک شده است، دلیل اصلی محوری شدن شخصیت دکتر را نمایان میکند) پر از نمادهایی است که دغدغههای فیلمساز را به خوبی نمایان میکنند. ترکیهای که زندهبهگور شده و حتی در برزخی میان آسیا و اروپا مانده (زمان پیدا شدن جسد محل دقیق دفن او مشخص نیست) و کالبدشکافی موضوعات جدیدی را مشخص میکند. که حالا تصمیم دکتر برای عدم بازگویی حقیقت مقابلهای شخصی است با تعصباتی که همچنان پررنگ هستند و حتی خطرناک نیز مینمایند. جامعهای که همچنان از مردسالاری رنج میبرد و اما در عین حال زنها تاثیرات فراوانی در زندگی تکتک همین مردها دارند، آماده پذیرش بسیاری از موضوعات جدید نیست. اما لبخند پایانی دکتر با خونی بر روی صورتش و مادر و پسری که راهی مسیر زندگی میشوند و صدای شادی کودکان در حال بازی، خبر از آیندهای شاید پر از امید میدهند. روزی روزگاری در آناتولی آنچنان از ریزهکاری و جزییات دقیق مملو است که جز جز آن را میتوان به دقت بررسی نمود و از توانایی جیلان در نگارش و پرداخت یک موضوع به شدت لذت برد.
نوشته عباس نصرالهی
نظرات کاربران