- ژانر:درام, تاریخی, تریلر
- کارگردان:Joel Coen
- نویسنده:Joel Coen, William Shakespeare
- زبان:English
- ستارگان:Denzel Washington, Frances McDormand, Alex Hassell
- مدت زمان:105 دقیقه
- امتیاز:7.6 از 1,416 رای
- تاریخ انتشار:14th January 2022
خلاصه داستان:
تراژدی مکبث نسخه اقتباسی جوئل کوئن از تراژدی مشهور ویلیام_شکسپیر، احتمالا متفاوتترین و جاهطلبانهترین نسخه سینمایی آن در حذف و کمکردن ابعاد مختلف متن اصلی به نفع تصویر است. به راستی هوشمندی کوئن در استفاده از تصویر برای بازنمایی هرآنچه که درون این متن بزرگ مهم و حیاتی است، در «تراژدی مکبث» غبطهبرانگیز است. هماهنگیای که او در استفاده از میزانسنهای باشکوه برای ادای حق مطلب چنین متن بزرگی (که هیچگاه در طول تاریخ کهنه نشده است) برگزیده، در چنین عصر و دورانی، تنها راه خودنماییاش برای ترغیبشدن مخاطب نسبت به تماشای دوباره مکبث، لیدی مکبث و پادشاه بوده است.
رنگ سیاه و سفید، دکورهایی برآمده از تئاترهای باشکوه قدیمی و نورپردازی اغراقآمیز به سبک اکسپرسیونیستها، ما را وارد جهانی میکند که از نو و از ابتدا به سراغ داستان تراژدی مکبث برویم. توجه و تمرکز پیرنگ فیلم بر آنچه که از اصل داستان مهم است، فیلم جوئل کوئن را نسبت به تمامی آثار پیشین متمایز کرده است، در واقع او در راستای نگاه مدرن/پستمدرنی که به سینما دارد و در فیلمهای دیگرش (با همراهی برادرش ایتن_کوئن) نیز عیان بوده، حساب ویژهای روی هوش مخاطب باز کرده است و شنیدهها و دیدههای آنها درباره این داستان را در مرکزیت قرار داده و مشغول روایت شخصی خودش شده است. اینگونه لیدی مکبث او (با بازی درخشان فرانسس_مک_دورمند) احتمالا بهترین و پرشورترین نسخه لیدی مکبث سینمایی است و مکبثاش (با حضور با صلابت دنزل_واشینگتن) نیز به اندازه و دقیق است. هرچه که هست، پس از تماشای فیلم آخر جوئل کوئن، به این میاندیشیدم که چه چیزی جز همین شکوه، صلابت و پرطمطراقبودن میتواند ما را لحظهای به متن درخشان شکسپیر نزدیک کند و مجددا فکر، جسم و روحمان را از آ« خود کند؟ به نظرم پاسخ مشخص بود، هیچچیز جز همین کاری که حالا کوئن انجامش داده و خطر این را پذیرفته که خود را در میان این مهلکه عظیم قرار دهد، مهلکهای که از آن جان سالم به در برده و اثری سترگ را تقدیم ما کرده است.
عباس نصرالهی
- ژانر:درام, موزیک
- کارگردان:Sian Heder
- نویسنده:Sian Heder, Victoria Bedos, Stanislas Carré de Malberg
- زبان:American Sign , English
- ستارگان:Emilia Jones, Marlee Matlin, Troy Kotsur
- مدت زمان:111 دقیقه
- امتیاز:8.1 از 30,499 رای
- تاریخ انتشار:13th August 2021
خلاصه داستان:
کودا یک داستان فرمولیک و دوستداشتنی که به بلوغ میرسد
فیلم کودا داستان متعارف یک نوجوان با استعداد در آغوش باز فرهنگ ناشنوایان را که بین جاه طلبی و وفاداری گرفتار شده است، نشان میدهد. الگوی کودا -عنوانی که برای توصیف کودکان شنوا بزرگسالان ناشنوا نیز به کار میرود- ممکن است به طرز خسته کنندهای آشنا باشد، اما این درام صمیمانه از سیان هدر فضایی را برای نگرانی هایی باز می کند که تازگی دارند.
معرفی بهترین فیلم و سریال های خارجی
روبی (امیلیا جونز)، یک جوان 17 ساله خجالتی در گلاستر، ماساچوست، تنها عضو شنوا خانواده خود است. روبی بین تعبیر کردن مکالمات روزمره برای والدینش (مارلی متلین و تروی کوتسور) و کمک به اداره قایق ماهیگیری خانواده با پدر و برادر بزرگترش (دانیل دورانت) هر روز صبح قبل از مدرسه، خسته است. از دوران کودکی، او پل خانوادهاش به دنیای شنواها بوده است. اکنون، میل تازهای برای آواز خواندن در او بیدار شده، و شاید تنها چیزی است که خانوادهاش برای فهمیدن آن تلاش میکنند. جونز بازیگر بریتانیایی تقریباً بی نقص است. صدای آواز او کیفیتی هوس انگیز و تند دارد که با حسرت و کمی تنهایی همراه شده است. این اسلحه مخفی فیلم است که به طرز ماهرانهای در صحنه آخر به کار گرفته شده است که او را در زیر ستارهها با پدرش نشان میدهد.
فیلم کودا که توسط یک طرح غمگنانه قابل پیشبینی میشود – که شامل یک پسر دوستداشتنی، یک معلم موسیقی حمایتگر (یوجنیو دربز) و یک تست آواز به اوج میرسد – از این فرصت برای به نمایش گذاشتن رسا بودن زبان اشاره لذت میبرد. (فیلم زیرنویسهای زیادی دارد.) بازیگران بهطور یکپارچه با هم کار میکنند، تاثیرگذاری فضای ساحلی بهخوبی تحقق مییابد و انسجام خانواده بهطور محکمی تثبیت میشود.
و اگر برخی از تعاملها به ضربهای کلیشهای یک کمدی منتقل شود، تلاشهای روبی برای به اشتراک گذاشتن استعداد موسیقی خود (به ویژه در یک صحنه دوستداشتنی با پدرش) بهطور قابلتوجهی تأثیرگذار است.
بیش از یک بار، هدر به طور موثر دیدگاه فیلم کودا را به دیدگاه شخصیتهای ناشنوای خود (که همگی توسط بازیگران ناشنوا بازی میشوند) تغییر میدهد. در یک کنسرت مدرسه، دوربین خانواده روبی را در میان تماشاگران نشان میدهد که به طور ناگهانی موسیقی متن قطع میشود و به ما اجازه میدهد تا نگاهی اجمالی به انزوای گاه بیحساب یک دنیای خاموش داشته باشیم.
در چنین لحظاتی، وقتی دیالوگهای خندهدار فروکش میکند و داستان آرام میگیرد، روح فیلمی پربارتر را میبینیم، فیلمی که ترجیح میدهد تماشاگرانش را غافلگیر کند تا فرمولی را که انتظارش را داشتند به آنها بدهد. این فیلم با دقت و شاید حتی بدبینانه ساخته شده است. حتی کسانی که به تاکتیکهای آن واقف هستند ممکن است خود را در حال پاک کردن یکی دو قطره اشک ببینند.
- ژانر:اکشن, کمدی, جنایی
- کارگردان:Tanya Wexler
- نویسنده:Scott Wascha
- زبان:English
- ستارگان:Kate Beckinsale, Jai Courtney, Stanley Tucci
- مدت زمان:91 دقیقه
- امتیاز:5.6 از 25,522 رای
- تاریخ انتشار:23rd July 2021
خلاصه داستان:
فیلم جولت یک فیلم کمدی اکشن از نوع زنانه است که شاید بسیاری از حسرتهای زنانه را جهت به رخ کشیدن قدرتشان در جامعه ّبرآورده میکند.
آیا شده به عنوان یک زن بخواهید خشم و خشونت خود را به صورت مرگبار بر سر اهالی یک ساختمان و یا بر سر یک دوره گردی که صدای گوش خراش بلندگویش شما را آزار میدهد، خالی کنید. اگر اینگونه هست، پیشنهاد میکنیم فیلم جولت را ببینید تا بسیاری از تخیلات ذهنی شما برآورده شود.
هر چند که رفتار خشونت آمیز برای زنان در محیط جامعه نادرست و نامناسب است. اما در این فیلم به بیننده اجازه میدهد تا در لذت خیالات خونین غرق شود و از این طریق میتواند بخشی از تجریباتی را که از سوی جامعه نفی میشود، تجربه کند.
فیلم جولت از قهرمانی مرگبار به نام لیندی با بازی کیت بکینسیل برخوردار است که از همان سکانس ابتدایی خود را به عنوان یک شخصیت منحصر به فرد به مخاطب معرفی میکند و گاهی میتوان با او همذات پنداری کرد.
او از یک مشکل عصبی به نام اختلال کنترل تکانه به نام جولت رنج میبرد که ناشی از عصبانیت اوست. مشکل عصبی او با ترکیبی از دوران کودکی آسیبزا، سالهای انزوا، آزمایشات پیاده شده بر روی او و آموزشهای نظامی تشدید یافته است و اکنون به یک ماشین جنگی ابر زن با مهارتهای اجتماعی وحشتناک تبدیل شده است.
او از دوران کودکی از این نوع بیماری رنج میبرد و وقتی حملات عصبی به او دست میدهد، به فکر قتل، کشتار و ضرب و شتم خونبار میافتد که برای خود او بسیار رنج آور و دردناک است. برای همین پزشکش یک درمان تجربی را طراحی میکند تا او بتواند در برخی از مواقع به مانند دیگران زندگی عادی و آرامی داشته باشد و همچنین شخصیت هنجار اجتماعی را تجربه کند.
تنها مهار و درمانی که برای خشونتهای این زن در نظر گرفته میشود و میتواند گاهی به عنوان یک موجود هنجار اجتماعی در بین عموم زندگی کند، جلیقهای از الکترود است که با اعمال شوکهای الکتریکی میتواند، تا حدودی خیالات و اعصاب خود را آرام کند.
در ادامه داستان با صحنههای هیجان انگیز و البته کمدیواری مواجه میشویم که تا حدودی برای مخاطب سرگرم کننده است و دوست دارد بداند که نیروی ابرقهرمان یک زن تا چقدر میتواند ویرانگر یا کمک کننده باشد.
وقایع به گونهای پیش میروند که لیندی باید به کمک نیروهای نهفته درونی به دنبال قتل حسابدار یک شرکت(جای کورتنی) بگردد. در این مسیر با دو افسر پلیس به نامهای ویکاورز و نوین (کاناواله و لارون کاکس) در تضاد قرار میگیرد و یک عمل دوگانه به طرز دلپذیری در طول فیلم شکل میگیرد.
درگیریهای عجیب و غریب بین لیندی و ویکاورز صورت میگیرد که به عنوان یک زوج سرگرم کننده به خوبی میتوانند، ادامه فیلم را برای بیننده هیجان انگیزتر کند.
شروع فیلم جولت شوکه کننده است و همراه با چاشنیهای هیجانی خوبی پیش میرود. اما در ادامه این هیجان و کمدی همراه آن به کمرنگی پیش میرود. یعنی شاید بکینسیل به عنوان یک قهرمان زن بتواند جذابیتهای خاص و خوبی را ایفا کند. مخصوصا در مقابل افسر پلیس ویکاورز که برای بیننده شیرین است اما حمل کردن بار کمدی فیلم یک مقدار از عهده بکینسیل خارج است ، شاید تا حدودی در زمینه پذیرش کمدی ناتوان عمل کرده است و یا ذاتا برای قبول نقشهای کمدی ضعیف است.
فیلم نامه توسط اسکات واشا نوشته شده است، که ترکیبی از عناصر هوشمندانه، بیادبانه و خام دستانه است. یعنی نیاز به دخل و تصرف بیشتری در شخصیت پردازی کاراکترها نیاز داشت، که واشر این کار را نکرده است یا شاید نتوانسته است.
کارگردانی وکسلر برای پیاده کردن صحنههای اکشن و برق آسا و کنشهای زیبا شناختی خوب عمل کرده است. نورپردازی بسیار خوشایند پیش رفته است؛ درخشش نئونی صورتی در آپارتمان لیندی، یا ورود لیندی به یک باشگاه زیر زمینی که تنها با یک چراغ قوه روشن میشود؛ واهمه زیادی را برای قهرمان و بیننده ایجاد میکند که همه از مهارتهای نورپرداز سخن میگوید.
در کل باید گفت که فیلم جولت سریع، اکشن و خندهدار است که برای ساعتی دور همی بودن با دوستان لذت بخش و دلپذیر است.
- ژانر:اکشن, درام, تریلر
- کارگردان:Brian Andrew Mendoza
- نویسنده:Gregg Hurwitz, Philip Eisner
- زبان:English
- ستارگان:Jason Momoa, Isabela Merced, Manuel Garcia-Rulfo
- مدت زمان:110 دقیقه
- امتیاز:5.5 از 26,219 رای
- تاریخ انتشار:20th August 2021
خلاصه داستان:
فیلم دختر شیرین یک درام هیجانی از نوع اکشن است که با یک ایده قوی همراه است. ایده به کمک شخصیتهای قوی و ابر قهرمانی که به درگیری های جذاب میانجامد، شیرین و دلچسبتر خواهد شد.
با کویین مدیا همراه باشید.
نقش اصلی فیلم بر عهده جیسون موموآ است. شاید یکی از عواملی که منجر به استقبال بیننده برای تماشای این فیلم شود، حضور موموآ به عنوان نقش اصلی است، او در سریال پرطرفدار تاج و تخت خوش درخشید، سریالی که بسیار غوغا کرد و با کسب جوایز متنوع طرفداران زیادی را به خود جذب کرد.
بنابراین مخاطب با دیدن چهره موموآ بر روی پوستر فیلم؛ بیشتر ترغیب میشود که این تریلر هیجانی را ببیند.
از طرفی برای موموآ فضای فراهم میشود تا بتواند به کمک موهای ژولیده و اندام تنومندش در صحنههای اکشن مبارزات خوبی به نمایش بگذارد و از ماهیچههای قدرتمندش به درستی رو نمایی کند، البته که او در زندگی واقعی به ورزش جوجیتسو برزیلی سخت مشغول است. شاید همین موضوع باعث شده است تا موموآ انگیزه بهتری برای ایفای نقش در چنین صحنههایی پیدا کند.
معرفی بهترین فیلمهای آمریکایی
اما این صحنههای اکشن خونین بار برای خود فیلم و برای داستان چندان کارساز نیستند و وجود این همه صحنه اکشن کار خاصی در جهت پیشرفت داستان ندارد . حتی گاهی اوقات تماشای لذت بخش را از بیننده سلب میکند.
فیلم دختر شیرین به پشتوانه یک هسته عاطفی قوی شروع میشود و خیلی خوب و به موقع ذهن تماشاگر را به قلاب میاندازد. خانواده ری کوپر با بازی جیسون موموآ در حال از هم پاشیدن است. همسرش آماندا(آدریا آرجونا) با بیماری سرطان مبارزه میکند و دارای یک دختر 18 سالهای به نام ریچل( ایزابلا مرسدس) هستند که با ورود یک داروی جدید به بازار امیدوار و خوشحال میشوند. اما این امیدواری طولی نمیکشد که مدیر عامل یک امپراتوری دارویی یا شاید مافیای دارویی به نام سایمون کیلی ( جاستین بارتا) از انتشار داروی مذکور که شاید میتوانست جان آماندا را نجات دهد، ممانعت میکند.
فیلم خارج از مرگ با بازی بروس ویلیس
در ادامه فیلم با یک صحنه هیجانی رو به رو هستیم. یک تماس تلفنی نمادین به مانند پژواکی از صحنه برقرار میشود که در آن ری با روحیه درمانده و محروم از گرفتن دارو تلفنی با سیمون صحبت میکند و به او میگوید: “اگر همسرم بمیرد این حکم اعدام شماست، من همه شما را شکار میکنم و با دست خالی میکشم”
البته در ادامه فیلم با صحنههایی مواجه میشویم و بیننده با خوش قولی ری مواجه میشود و مرحله به مرحله عاملین مرگ همسرش را میکشد.
مثل همه فیلمهای ماجرایی و انتقام جویی سر و کله یک گزارشگر پیدا میشود که قصد دارد با ری به صورت مخفیانه مصاحبه کند. دخترش ریچل او را تا محل مورد نظر تعقیب میکند که در این هنگام گزارشگر توسط یکی از نیروهای مخالف کشته میشود و ری و دخترش به شدت زخمی میشوند.
در ادامه که ری تصمیم میگیرد به کمک دخترش ریچل انتقام همسرش را بگیرد. یک جورایی فیلم تمام میشود و یا مرگ قصه فرا میرسد. نیروی مخالف داستان با ورود یک قاتل (مانوئل گارسیا رولفو) که قصد دارد ری و دخترش را بکشد، قدرت کافی برای ایجاد هیجان و کشمکش داستان را ندارد. نیرویی که خیلی قوی نیست و قادر به ایجاد کشمکش و تنش در کل زمان فیلم نیست.
بنابراین ادامه فیلم در مقایسه با ابتدای فیلم از هیجان کمتری برخوردار است . فیلم دختر شیرین قصدش ابراز واکنش عاطفی از سوی تماشاگر است و با اینکه تمامی عناصر مثل وجود یک خانواده غمگین، تضاد پدر و دختری، یک ایده تقریبا جدید و یک راز برای کشف شدن دارد، اما ناموفق عمل کرده است.
همان طور که گفته شد، 30 دقیقه ابتدایی فیلم با هیجان و انگیزه خوبی آغاز میشود. اما متاسفانه در ادامه با وجود صحنههای اکشن زیاد و البته با فیلمبرداری روی دست بیشتر سعی کرده هیجان درگیریها را بالا ببرد که تا حدودی موفق بوده اما مجموعا ادامه فیلم خسته و کسل کننده است.
دوباره در پرده سوم با یک چرخش خوبی مواجه هستیم که موجب غافلگیری تماشاگر میشود و آنجایی که اوج هیجان در صحنههای انتهایی اتفاق میافتد و جنبه حساسی از فیلم را به نمایش میگذارد که واقعا اگر نبود کل فیلم را بی معنا و بی محتوا میکرد. هر چند که خیلی دیر اتفاق افتاد اما بلاخره برای نجات فیلم دختر شیرین تا حدودی به موقع و درست عمل کرده است و آن هم برجسته کردن تلاش پدر و دختر برای از بین بردن نیروهای مخالف است که به همراه فیلمبرداری و البته کارگردانی نسبتا خوب برایان اندرو میتواند یک ساعت هیجانی را برای تماشاگر رقم بزند.
با تمامی این تفاسیر نمیتوان گفت که با یک فیلمنامه قوی رو به رو هستیم. البته که ایده فیلم نامه بسیار خوب بود. اما فیلم نامه برای تبدیل شدن به یک اثر ماندگار ضعیف است و به نحوی رد میشود.
بازی جیسون موموآ به عنوان قهرمان فیلم به نحوی انگیزه بخش فیلم بود اما اگر بخواهد این مسیر مبارزه را با اندام تنومندش در سایر فیلمها ادامه دهد بهتر است که تجدید نظر کند و با یک تغییر و تحول در بازی و نقش پذیری مسیرش را هموارتر کند.
- ژانر:جنایی, تریلر
- کارگردان:Mike Burns
- نویسنده:Bill Lawrence
- زبان:English
- ستارگان:Jaime King, Bruce Willis, Lala Kent
- مدت زمان:95 دقیقه
- امتیاز:3.1 از 2,870 رای
- تاریخ انتشار:16th July 2021
خلاصه داستان:
فیلم خارج از مرگ با بازی تقریبا هیجان انگیز بروس ویلیس جز آن دسته از فیلمهایی است که اگر با حوصله بیشتر نوشته میشد و یا با دقت و انگیزه بهتری ساخته میشد؛ شاید میتوانست بعد از مدتها موفقیت خوبی را برای بروس ویلیس به ارمغان بیاورد.
هیجان فیلم قبل از تیتراژ آغاز میگردد. قبل از آنکه شخصیتی از فیلم معرفی شود. بروس ویلیس در نقش جک هریس پلیس بازنشسته فیلادلفیا را بازی میکند که به تازگی همسرش را بر اثر سرطان از دست داده است. پس تصمیم میگیرد به یک کلبه کوهستانی دور افتاده متعلق به خواهرزادهاش پم با بازی کلی گریسون برود.
در طی نیم ساعت اول زمانی که جک به پیاده روی در جنگل کوهستانی مشغول است، با یک موقعیت وحشتناکی مواجه میشود که پلیس فاسد بیلی جین با بازی لالا کنت قصد دارد، یک کوهنورد به نام شانون (جیمی کینگ) را بکشد.
ظاهرا پلیس در حین انجام معاملات غیر قانونی و مخفیانه بوده است که شانون شاهد جنایت آنهاست و پلیس برای باقی نماندن هیچگونه شاهد عینی دست به کشتن شانون میزند که با سر رسیدن جک و تیراندازی با اسلحه خود موفق میشود شانون را نجات دهد.
داستان از همان پرده اول فیلم با یک هیجان ناقص آغاز میگردد، هیجانی که شاید اگر با صحنههای بیش از اندازه کشدار همراه نبود، بهتر میتوانست حس تعلیق را در مخاطب ایجاد کند.
بعد از نجات شانون تازه ماجراهای جک آغاز میشود. او باید با شبکهای از پلیسهای شرور به سردستگی هنگ ( مایکل سیرو) مواجه شود که اکنون به دنبال این دو شاهد عینی و گوشی همراه آنان است.
از همان ابتدا با رگههایی از یک کمیک سیاه رو به رو هستیم که باید این شر و سیاهی توسط قهرمان پاک شود. در واقع یک ساختار تدوین شده تکراری که از دهه 80 یا 90 سینمای هالیوود به شکلهای مختلف با بازیهای متفاوت از بازیگران در حال تکرار است. پلیس شرور و فاسدی که بایداز طریق یکی از نیروهای خودی و یا یک ابر قهرمان مردمی نابود شود.
فیلم خارج از مرگ از زاویه دید شانون هم روایت میشود و سپس نقطه تلاقی فیلم یا بهتر است بگوییم همان اوج هیجان فیلم زمانی است که شانون، جک و پلیس فاسد یعنی بیلی جین در یک صحنه قرار میگیرند و ادامه ماجرا دیدنیتر میشود.
شانون در حال پیادهروی در جنگلهای کوهستانی است که به صورت اتفاقی صداهایی را میشنود و متوجه میشود که صحبت بر سر معامله یک محموله سنگین مواد مخدر بین پلیس و فروشنده مواد مخدر است.
در طول مذاکره توافقی صورت نمیگیرد و طی یک اتفاقی پلیس به فروشنده شلیک میکند و شانون از صحنه جنایت فیلم میگیرد . پلیس این موضوع را متوجه میشود و به قصد کشتن شانون او را تعقیب میکند که جک سر میرسد.
حال شانون تنها نیست و جک به پیشینه وظیفهای که از سالهای گذشته دارد، به قصد کمک به شانون وارد ماجرایی میشود که تا حدودی پیچیده است. ماجرا به سمتی پیش میرود که پلیس خواهر زاده جک را تهدید میکند.
شاید یکی از دلایلی که بیننده را به تماشای فیلم ترغیب میکند، حضور بروس ویلیس باشد. هر چند که در سالهای اخیر بروس ویلیس آثار شاخصی در کارنامه هنری خود ندارد و با نقشهای گاه تکراری انتقاد بسیاری از منتقدین و طرفداران سینما را برانگیخته است. اما شاید بیننده با به یاد آوردن آثار قبلی او چون جان سخت، داستان عامه پسند و حس ششم ترغیب به دیدن فیلم شود.
در هر صورت فیلم نامه از سادگی کلی و تکراری برخوردار است و پیچیدگیهای رازآلود و یا گیج کننده در حد تعلیق و کشمکش در آن وجود ندارد. البته از گذشتههای دور در بیشتر فیلمهای جنایی – پلیسی با چهره های پلیس مرد شرور مواجه میشدیم، و اینگونه پلیسها کمتر از جنس زن داریم که در فیلم خارج از مرگ شخصیت زن پلیس فاسد را داریم که لالا کنت به خوبی از پس آن بر آمده است.
فیلم به کارگردانی مایک برنز و به نویسندگی لارنس انجام شده است که هر دو از فیلم سازان تازه کار هستند و تا حدی مبتدی کار شده است و شاید بتوان گفت به نحوی با یک فیلم ناموفق از نوع درام دبیرستانی مواجه هستیم که برخی از صحنهها خیلی طولانی هستند، حتی 30 دقیقه اول فیلم را میتوان به ده دقیقه کاهش داد. همچنین برخی از صحنهها گاه به مضحک و خنده بیشتر نزدیک هستند تا هیجان و خشونت!
در برخی از مواقع بیننده وسوسه میشود که فیلم را فوروارد کند و سریعا به پرده آخر برسد، که البته 30 دقیقه پایانی فیلم یک فیلمبرداری خوب، همراه با تداوم صحنهها و مقداری تعلیق همراه است که شاید اگر دو پرده قبلی هم بدین گونه ساخته و پرداخته میشدند میتوانستیم، بگوییم یکی از فیلمهای به یاد ماندنی بروس ویلیس خواهد بود.