تحلیل و معرفی سریال و فیلم‌های‌ مطرح جهان

  • ژانر:درام
  • کارگردان:Nuri Bilge Ceylan
  • نویسنده:Ebru Ceylan, Nuri Bilge Ceylan, Anton Chekhov
  • زبان:Turkish, English
  • ستارگان:Haluk Bilginer, Melisa Sözen, Demet Akbag
  • مدت زمان:196 دقیقه
  • امتیاز:8.0 از 51,276 رای
  • تاریخ انتشار:12th June 2014
Winter-Sleep

خلاصه داستان:

از مدت زمان فیلم وحشت نکنید: این مطالعه شخصیت از استاد فیلمسازی ترکیه Nuri Bilge Ceylan نوری بیلگه جیلان یک تجربه بسیار جذاب است. فیلم خواب زمستانی برنده نخل طلا در پس‌زمینه‌ای وسیع و مسحورکننده اتفاق می‌افتد – به سبکی خاص از کارگردان روزی روزگاری در آناتولی. خواب زمستانی نوری بیلگه جیلان یک تراژی کمدی عظیم، غم انگیز و قانع کننده است که در استپ وسیع آناتولی ترکیه اتفاق می‌افتد.

نوری بیلگه جیلان با «خواب زمستانی» در اوج قدرت خود است، یک اثر مجلل بسیار جذاب و فوق‌العاده زیبا که مطمئناً به عنوان یک فیلم ۱۹۶ دقیقه‌ای حوصله سر نبر شناخته شده است. این فیلم آشکارا از آنتون چخوف الهام گرفته و از زمانی که در جشنواره کن ظاهر شد، منتقدان به طور خاص در آن داستان‌های چخوف افراد عالی (1886) و همسر (1892) را شناسایی کردند، اگرچه کارگردان در مصاحبه‌ای این موضوع را تکذیب کرد. کارگردان قصد یا ایجاد هر نوع اقتباسی را انکار کرد.

پس از درام عالی سال 2011 جیلان «روزی روزگاری در آناتولی»، این تونل مطالعه شخصیت به همان اندازه مطمئن اما قابل دسترس‌تر به زندگی روزمره یک بازیگر میانسال سابق وارد می‌شود که صاحب هتلی راحت شده است – و با مطالعه چند وجهی ضعف انسانی بسط داده می‌شود که پیامدهای اخلاقی آن بسیار فراتر از محیط دور افتاده ترکی آن طنین انداز است.

این فیلمی است که جغرافیای آن عظمت دلهره‌آوری دارد: دشت وسیع و زمستانی، با اشکال صخره‌ای‌اش، اغلب شبیه سیاره‌های بیگانه یا سیاره‌ای است که شخصیت‌هایی که در آن می‌بینیم آخرین انسان‌ها هستند.

در اعماق منطقه مرکزی آناتولی کاپادوکیه، یک پسر فقیر به نام ایلیا (امیرحان دورکتوتان)، سنگی را به سمت ماشینی در حال حرکت پرتاب می‌کند و شیشه سرنشین جلو را می‌شکند و دو مرد داخل خودرو و همچنین تماشاگران را متعجب می‌کند. اندکی بعد، پدر مست ایلیا به نام اسماعیل (نجات ایسلر) تقریباً با راننده (آیبرک پکجان) برخورد فیزیکی پیدا می کند، در حالی که مرد دیگر، آیدین (هالوک بیلگینر) در فاصله‌ با حالتی ترسیده مایل به رفتن است. با توجه به اینکه صحنه چگونه می گذرد، ممکن است فوراً مشخص نباشد، اما این در واقع داستان آیدین است، و آنچه که ما به تازگی دیدیم نمونه‌ای جزئی از خودراضی بودن و بی تفاوتی گاه به گاه او نسبت به رنج‌های اطرافش است.

آیدین با موهای خاکستری که به دلیل حرفه بازیگری گذشته و ستون‌های منظمی که اکنون برای روزنامه محلی (صداهای استپ) می‌نویسد، یک شخص مشهور در شهر کوچکی است که نسبت به سایرین زندگی ایده‌آل‌تری دارد. تحصیل کرده و ثروتمند، با دانش فراوانی درباره تئاتر ترکیه که امیدوار است روزی آن را به کتاب تبدیل کند، با همسر بسیار جوانترش نیهال (ملیسا سوزن) هتل کوچکی را اداره می‌کند.

او همچنین صاحبخانه اسماعیل است و اخیراً مجبور شده است برای گرفتن بدهی اجاره وسایل خانه او را ضبط کند – تحقیر برادر اسماعیل، حمدی (صرحت کیلیچ)، امامی مشتاق راضی‌کننده که ایلاس جوان را در تلاشی برای جبران خسارت وارد می‌کند. حادثه شکستن شیشه (اکنون توضیح داده شده است). اما در حالی که فیلم در نهایت به آن موضوع قبل از فیلمبرداری بازمی گردد، آنچه قابل توجه است، شیوه ای است که در فیلمنامه (نوشته شده توسط جیلان و همسرش، ابرو) از مکانیک‌های داستانی به نفع فیلمنامه بیشتر دور می‌شود. غوطه ور شدن آشکار و جذاب در مکالمات – مکالمات طولانی، باشکوه، سخاوتمندانه، و بازیگری فوق العاده – بین آیدین و دوستان و خانواده‌اش.

برخی از اینها چندین دقیقه متوالی ادامه دارند، مانند زمانی که آیدین با خواهر اخیراً طلاق گرفته‌اش، نجلا (دمت آکباگ) وارد بحثی طولانی می‌شود، که به طور پیوسته به حملات شخصیتی و بدجنسی تبدیل می‌شود که مشخص هم است برای اولین بار مورد حمله قرار نمی‌گیرد.

در واقع، شخصیت فردی، چیزی است که جیلان در اینجا بیشتر مورد تمرکز قرار می‌دهد، و بدون ثبت بیش از حد آموزشی، مواضع اخلاقی مورد بحث در «خواب زمستانی» نمی‌تواند سؤالات مشابهی را در بین بینندگان دقیق ایجاد کند – درباره تصمیم‌هایی که می‌گیریم، تصاویری که به آنها ارائه می‌کنیم. جهان، و درجه لطف و همدلی که ما انتخاب می کنیم تا به نیازمندان تعمیم دهیم.

آیدین مردی است که غرور خودخواهانه و از خود راضی بودن او را تا حد زیادی به مسائل اعتقادی و احساسی کشانده است و به‌طور مؤثری احساسات خود را در زیر قافله برتری فکری دفن کرده و بدبینی را برگزیده است.

با این حال، این نیهال است که وقتی فرصت پیدا می‌کند واقعاً خون غوغا می‌کند، به دلیل اختلاف نظر با آیدین بر سر پروژه خیریه‌ای که او برای بهبود شرایط در مدارس محلی انجام داده است. جیلان قبلاً روابطی را به تصویر کشیده است که در حال جدا شدن هستند، به ویژه در فیلم «اقلیم» در سال 2006، و سکانس طولانی زناشویی که او در اینجا به نمایش می‌گذارد، یک مکاشفه است.

سوزن Sozen نیز که به سادگی در نقش نیهال مسحور می‌شود در عرض چند دقیقه، این هنرپیشه جوهر یک زن جوان زیبا، باهوش و پرشور را آشکار می کند که تقریباً از هر چیزی که به آن اهمیت می‌داد دست کشید تا شوهری چند دهه بزرگتر از خود بگیرد، و از دخالت او و قضاوت کردن افراد ناراضی است.

نیهال از آن زمان به این نتیجه غیرقابل برگشت رسیده است که آیدین، با وجود تمام ویژگی‌های بسیار خوبش، «مردی غیرقابل تحمل» است – مغرور، قضاوت‌کننده، خسیس و در نهایت انسان‌گریز – و این معیاری برای یکپارچگی عملکرد بیلگینر است که او انجام می‌دهد. عدالت کامل نسبت به اتهام

خواه او انتقادات همسرش را از نظر استراتژیک منحرف کند یا با خنده‌ای حامی پاسخ دهد، به نظر می‌رسد که هرگز برای همدردی مخاطبان به بهای حقیقت احساسی تلاشی آشکار انجام نمی‌دهد، و با این حال هرگز جذابیت زیربنایی را که بدون شک برای موفقیت او بسیار مهم بوده است، قربانی نمی‌کند.

بیلگینر که چهره‌ای شناخته شده در سینمای ترکیه است که در چند دهه گذشته چندین فیلم انگلیسی زبان (از جمله «ایشتر» و صابون بریتانیایی را بازی کرده است، آیدین را به طور کامل روی پرده زنده می‌کند.

هر چند همه اینها روی کاغذ بی‌حادثه به نظر برسد، اما برای بینندگانی که عاشق منظره نادر و شخصیت‌های انسانی پر جنب و جوش هستند که در لجن‌های احساسی و باتلاق روابطشان غوطه‌ور می‌شوند، کاملاً جذاب خواهد شد.

آیدین و نیهال ممکن است به ترکی تند و تند صحبت کنند، اما بینندگان با هر پیشینه‌ای، زبان گرم جنگ عاطفی، فشارهای کلامی بی‌امان و تقابل‌ها را متوجه می‌شوند و ممکن است متوجه شوند که در حال شناسایی خود و اطرافیانیانشان هستند.

لحن فیلم در ساعت سوم و پایانی به طور غیرمنتظره‌ای تغییر می کند و گسترده‌تر می‌شود، زیرا آیدین تصمیم می‌گیرد به خاطر ازدواجش برای زمستان به استانبول برود. پیامدهای تصمیماتی که او و همسرش در طول دوران جدایی خود می‌گیرند، متناوباً طنزآمیز و تلخ است و به اوج عاطفی می‌رسد که به نظر می‌رسد شخصیت‌ها را به خاطر ساده لوحی‌شان سرزنش می‌کند. در اینجا به ویژه نقش مهمی در اجرای استثنایی ایسلر و کیلیچ در نقش دو برادر بسیار متفاوت است که به لطف مبارزات روزمره خود با شکست و فقر، حتی نمی‌توانند تجمل و رفتارهای جدال آمیز آیدین و نیهال را تحمل کنند. جای تعجب نیست که فیلمبردار این کارگردان، گوخان تیریاکی، گنجینه دیگری از تصاویر عریض نفیس تولید کرده است و از مناظر کاپادوکیا که در حال پر شدن از برف است، بهره برده است.

معرفی فیلم روزی روزگاری در آناتولی

و با این حال، با وجود تمام شگفتی‌های بصری منطقه – شکل‌های غارهای وهم‌آور، ساختمان‌هایی که مستقیماً در صخره‌ها بریده شده‌اند، اسب‌های وحشی که آزادانه به اطراف می‌چرخند – بهترین دستاورد بصری «خواب زمستانی» ممکن است زیبایی باشد که در صخره‌ها و خطوط بازیگرانش پیدا می‌کند. چهره‌هایی به طرز شگفت‌انگیزی رسا، که در هر مرحله با ویرایش واضح و بدون درز جیلان و بورا گوکسینگول حفظ و بزرگ‌نمایی می‌شوند.

میانه‌بخش طولانی فیلم احتمالاً حداقل تعداد کمی از بینندگان را به فکر بازگشت به «صحنه‌هایی از یک ازدواج» می‌اندازد، و در واقع، چیزی از هنر برگمن در شدت و حساسیت شدیدی که جیلان با آن شخصیت‌هایش را به دقت بررسی می‌کند، وجود دارد، گویی که توسط هر یک از آنها متحیر شده است.

از نظر موسیقایی، کارگردان صفحه‌ای از یک استاد اروپایی دیگر قرض می‌گیرد: تنها همراهی که می‌شنویم، قطعه‌ای تکراری از سونات پیانو شماره 20 شوبرت است – کنایه مستقیم به Au Hasard Balthazar  برسون، یکی از بزرگترین قطعات معنوی. برای شرایط انسانی که همیشه به فیلم متعهد شده است.

دانلود فیلم

تاریخ ارسال : ساعت ۱۳:۲۵ در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۱ تعداد نظرات : بدون نظر
  • ژانر:کمدی, درام, رمانتیک
  • کارگردان:Wes Anderson
  • نویسنده:Wes Anderson, Roman Coppola, Hugo Guinness
  • زبان:English, French
  • ستارگان:Benicio Del Toro, Adrien Brody, Tilda Swinton
  • مدت زمان:107 دقیقه
  • امتیاز:7.3 از 63,836 رای
  • تاریخ انتشار:22nd October 2021
گزارش فرانسوی

خلاصه داستان:

همراه‌شدن با جهان فیلم‌های اندرسون شبیه رفتن به یک شهربازی جذاب و مملو از المان‌های بصری و سرگرمی تازه می‌ماند که پیش از این آن‌ها را ندیده‌ایم و یا خیلی به آن‌ها دقت نکرده‌ایم. حال این را هم در نظر بگیریم که این سفر کوتاه اگر همراه با یک/یا چند راوی باشد و برایمان قصه/قصه‌هایی نیز تعریف کنند، قطعا طی مسیر جذاب‌تر هم خواهد شد. این تجربه فیلم به فیلم از وس اندرسون به ما منتقل شده و در هتل بزرگ بوداپست به اوج خود رسیده است و در تازه‌ترین اثرش، یعنی «گزارش فرانسوی» شکل تازه‌ای به خود گرفته است. «گزارش فرانسوی» بر خلاف دیگر فیلم‌های اندرسون (البته در روایت) با یک مقدمه طولانی آغاز می‌شود تا ما متوجه شویم که در چه مسیری قرار گرفته‌ایم، یعنی تا پایان گزارش اول، شاید ندانیم که هنوز با چه‌چیزی طرف هستیم و بناست تا چه چیز/چیزهایی برایمان روایت شوند. اما در کنار این فرم روایی که مملو از رفت و برگشت‌های فراوان، شخصیت‌های پرشمار و دیالوگ‌های زیاد و البته کاملا هدفمند است،

the-french-connection-henry-winkler

دقت اجرایی اندرسون در پیاده‌سازی میزانسن و دکوپاژ مدنظرش مثال‌زدنی است. دکورها همگی با وسواس فراوان چیده شده و رنگ‌ها با تمرکز زیاد روی جزییات در تصویر پاشیده شده‌اند، حتی رفت و برگشت‌های تصاویر فیلم از تصویر رنگی به سیاه و سفید هم کاملا منطبق با آن‌چیزی که در لحظه روایت می‌شود، انجام شده است.

معرفی بهترین فیلم‌های اروپایی

حالا به همه این موارد شخصی‌تر شدن این اثر از جانب اندرسون نسبت به آثار قبلی‌اش را با استفاده از ارجاعات سینمایی و روایی دلخواهش اضافه کنید. از ارجاع به ژاک تاتی در معماری ساختمان شهرها تا ارجاع به خون ناپاک لئوس کاراکس در فصل میانی فیلم، حتی ارجاع به فیلم‌های ژان لوک گدار در زمان اعتراضات مه 1968 و ارجاع به چترهای شربورگ ژاک دمی و زیبای مزاحم ژاک ریوت، همگی در این فیلم مملو از جزییات سرسام‌آور و هیجان‌انگیز دیده می‌شوند. اما آن‌چه که از روایت فیلم برمی‌آید، دقیقا به تعویق انداختن برای بیان حرف نهایی و ایجاد احساسات درون مخاطب با استفاده از درگیرکردن او به موضوعاتی بیرون از پیرنگ اصلی دنبال شده در هر اپیزود است، مثلا در فصل مربوط به موسز روزنتالر (با بازی بنیسیو دل تورو) داستان عشق او به زندانبان (با بازی لئا سیدو) توسط وارد شدن یک روایت دیگر در پیرنگ همزمان که به حاشیه می‌رود، پررنگ‌تر هم می‌شود. در واقع در هر اپیزود از فیلم در هر جای آن، پیاده‌سازی چنین جزییاتی شعف‌انگیز و تماشایشان لذت‌بخش است و ما را مجاب می‌کند تا بخواهیم فیلم را دوباره و دوباره تماشا کنیم. «گزارش فرانسوی» ما را از روی صندلی‌هایمان جدا می‌کند و به درون خود می‌برد، به درون این قاب‌های تخت حساب‌شده و خوش‌رنگ که هرکدامشان در حال روایت بخش مهمی از یک کلیت منسجم هستند. و این چیزی نیست جز جادوی سینمای وس اندرسون

عباس نصرالهی

تاریخ ارسال : ساعت ۰۶:۵۲ در تاریخ ۸ بهمن ۱۴۰۰ تعداد نظرات : بدون نظر
  • ژانر:کمدی, درام, تاریخی
  • کارگردان:Horatiu Malaele
  • نویسنده:Adrian Lustig, Horatiu Malaele
  • زبان:Romanian
  • ستارگان:Meda Andreea Victor, Alexandru Potocean, Valentin Teodosiu
  • مدت زمان:87 دقیقه
  • امتیاز:7.9 از 6,084 رای
  • تاریخ انتشار:21st November 2008

خلاصه داستان:

 

عروسی خاموش فیلم شوخ و تلخی است. مرگ استالین  در سال 1953 به تنهایی یک دلیل کافی بود تا مردم رقص و پایکوبی کنند. اما با این حال بعد از مرگ این دیکتاتور به دلیل فشارهای سنگینی که از حکومت وقت و طرفداران رهبر خلق بر مردم فشار می‌آورد باعث شد که حتی مردم شادی و خوشحالی حاصل از جشن عروسی خود را در خفا و پنهانی برگزار کنند.

فیلم عروسی خاموش روایتی از یک واقعه تاریخی است که در این روایت جشن عروسی مایا و یانکو مصادف با مرگ استالین است و به خاطر همین موضوع آن‌ها نمی‌توانند با جشن و پایکوبی راهی خانه بخت شوند و مجبورند؛ بدون سر و صدا و پنهانی همراه با اقوام جشن خود را برگزار کنند. همین لحظات سکوت و ترس از با خبر شدن نیروهای حکومتی موجب می‌شود صحنه‌های جذاب و ایده‌آل توسط کارگردان فیلم خلق شود.

در طول فیلم یک فلاش بک به موقع و البته زیبا داریم که به دوران آشنایی و نامزدی شیرین مایا و یانکو می‌‌پردازد و موافقت خانواده‌ها برای برگزاری جشن عروسی که متاسفانه مصادف می‌شود با روز مرگ ظالمی که بعد از مرگش هم قرار نیست دست از سر مردم بر دارد تا بتوانند جشن عروسی خود را بر پا کنند چرا که جمهوری شوروی برگزاری هر نوع جشنی را به مدت یک هفته قدغن کرده است.

با این وجود والدین مایا و یانکو نمی‌توانند از جشن عروسی فرزندانشان به راحتی بگذرند، چرا که تدارک زیادی برای جشن عروسی این دو نفر دیده‌اند و کنسل کردن این جشن برای آنان سخت است، پس تصمیم می‌گیرند همان جشن را در سکوت برگزار کنند.اما همه چیز آنگونه که انتظار دارند؛ پیش نمی‌رود.

فیلم عروسی خاموش یک فیلم عجیب و غریبی است که ترکیبی از کمدی، تراژدی، رئالیسم جادویی همراه با نماهای سیاه و سفید با موسیقی فولکلور تداعی فیلم‌های دهه بیست میلادی است که به درستی و با دقت توسط کارگردان خلق شده‌اند و تا حد زیادی در ایجاد هیجان و تعلیق در بیننده موفق عمل کرده است.

مولئله به عنوان کارگردان فیلم اولی به خوبی توانسته صحنه‌های سورئال زیبا را به کمک بازیگرانی چون مدآ آندریا ویکتور در نقش مایا به درستی به تصویر بکشد.

این فیلم تنها به تصویر کشیدن لحظات تلخ و شیرین یک جشن عروسی نیست، بلکه به نمایش گذاشتن غنای سینمای معاصر رومانی در بیستمین سالگرد انقلاب این کشور است، که در طول تاریخ با یک چنین اتفاقاتی  زیاد برخورد کرده‌ایم و بدون شک برخورد خواهیم کرد

کم نبوده‌اند فیلم سازانی که در مورد سختی و شقاوت دوران حکومت یک دیکتاتور آثار ماندگاری را خلق کنند، اما وجود ظلم و سختی بعد از مرگ یک دیکتاتور آن هم زمانی که قرار است، خاطره انگیزترین اتفاق زندگی رخ دهد، داستان را پر کشش و البته تا حد زیادی دردناک می‌کند که همین موضوع دارای ظرفیت بالایی است تا بیننده تمایل برای دیدن ادامه فیلم را داشته باشد.

به خصوص که در صحنه فلاش بک خاطرات شیرین و رمانتیک زیادی را از دو بازیگر اصلی فیلم می‌بینیم که شیرینی این لحظات میل بیننده را برای ادامه فیلم بیشتر می‌کند. با وجود این همه جذابیت و این همه علاقه آیا این دو زوج موفق می‌شوند عروسی خود را بدون آنکه ماموران حکومتی مطلع شوند؛ برگزار کنند و اگر کسی بویی ببرد و خبر به گوش نیروهای خلق برسد، چه سرنوشتی برای عروس و داماد و خانواده‌ها و حتی حاضرین حاضر در جشن عروسی پیش خواهد آمد.

این‌ها همان سوالاتی هستند که در سی دقیقه ابتدایی فیلم به ذهن مخاطب خطور می‌کند و یکی از همان زرنگی بازی‌های فیلم سازاست تا بیننده را برای تماشای ادامه فیلم مشتاق و محکم نگه دارد تا به سرنوشت شخصیت‌ها علاقه مند شود.

تاریخ ارسال : ساعت ۰۸:۰۱ در تاریخ ۱۶ بهمن ۱۴۰۰ تعداد نظرات : بدون نظر
  • ژانر:کمدی
  • کارگردان:Sönke Wortmann
  • نویسنده:Claudius Pläging, Alexander Dydyna, Alexandre de La Patellière
  • زبان:German
  • ستارگان:Christoph Maria Herbst, Florian David Fitz, Caroline Peters
  • مدت زمان:91 دقیقه
  • امتیاز:7.1 از 4,629 رای
  • تاریخ انتشار:18th October 2018

خلاصه داستان:

با آدولف چطورین؟ فیلمی به کارگردانی زونکه ورتمان محصول کشور آلمان است که بیننده را به یاد perfect strangers می‌اندازد.

این فیلم کمدی بر اساس نمایشنامه “اسم”، نوشته‌ی ماتیو دولاپورت ساخته شده است. استفان و الیزابت میزبان یک شام برای جشن تولد قریب الوقوع پسر برادر الیزابت توماس و دوست دخترش آنا با حضور دوست دوران کودکیشان رنه هستند. وقتی توماس اعلام می‌کند که قصد دارد نام پسرش را آدولف بگذارد، بحث و جنجال زیادی را در مورد اینکه آیا باید استفاده از آن را برای همیشه ممنوع کنند آغاز می‌شود.

یک پیچ و تاب در داستان باعث می‌شود بحث درباره ریشه شناسی بسیار شخصی‌تر شود و دیری نمی‌گذرد که تنش‌ها بالا می‌رود، اسرار فاش می‌شود و عصر به نوعی دعوا تبدیل می‌شود که فقط خانواده‌ها قادر به انجام آن هستند.

فیلم با آدولف چطورین بر اساس فیلم فرانسوی What’s a Name که به نوبه خود بر اساس نمایشنامه‌ای با همین نام است، ساخته شد. فیلم از اجرای یک شب واحد و تنظیمات منحصر به فرد آن به نفع خود استفاده می‌کند. با توجه به لوکیشن که عمدتا به سه اتاق محدود می‌شود، تنش‌های کلاستروفوبیک ملموس است و همدردی‌های ما هم مدام نسبت به بازیگران تغییر می‌کند زیرا هر شخصیت گلایه‌های خود را بازگو و برخی از حقایق ناخوشایند را آشکار می‌کند.

همه نمایش در یک خانه و دور میز شام اتفاق می‌افتد. فیلمساز در اقتباس سینمایی خود این موقعیت را حفظ کرده است و به جز چند سکانس، به بهانه‌ای که متن به او می‌دهد، دوربین را از خانه بیرون نمی‌آورد. یکی از آنها سکانس ابتدایی فیلم است که تماشاگران را در خیابان‌های شهر به دنبال دوربین می‌کشد و به شوخی با اسم خیابان‌ها می‌پردازد و بدین ترتیب مخاطب را برای تماشای فیلم آماده می‌کند. فیلمساز همچنان به نمایشنامه وفادار است و تنوع تصاویر با استفاده از چیدمان بازیگران تأثیر خود را می‌گذارد. و تمام این طراحی فنی، با ریتم گفتگو با بازیگران و دریافت آنها از نوع کمدی، به نتیجه خوبی ختم می شود.

در با آدولف چطورین در درام کمدی بالا می‌آید

فیلمنامه، اجراها و دوربین همه با هم ترکیب شده و یک فیلم فوق العاده سرحال به مخاطب تحویل می‌دهند. در قلب خود، فیلم درباره استحکام پیوندهای خانوادگی است. رقابت‌های قدیمی، اسرار خانوادگی و حقایق ناگفته خانه در طول شب فاش می‌شود و هر کس چیزی برای گفتن دارد.

فیلم با آدولف چطورین یک طنز اجتماعی پر از دیالوگ‌های شوخ است که در آن استفان زورگوی روشنفکر خجالتی درگیر نبرد کلمات و مفاهیم با برادر زن شوخش توماس که از لحاظ اقتصادی موفق است می‌شود و پس از مدتی مجادله آتش بس ناراحت کننده‌ای حاصل می‌شود تا زمانی که باورهای دیرینه با افشاگری‌های تکان دهنده دوست قدیمی خانواده رنه برچیده شود.

در پی آن مشاجره شدیدی پیش می‌آید و سرانجام اسرار دیرینه، رنجش‌های پنهان و سایر نظرات آزاردهنده‌ای که جلوه‌های اجتماعی مانع از بیان آنها شده، فاش می‌شود. این فیلم یک طنز بسیار خنده‌دار است که شجاعانه در مورد تغییر نگرش در جامعه آلمان نسبت به آسیب‌های جنگ و میراث آن اظهار نظر می‌کند.

 

 

تاریخ ارسال : ساعت ۰۷:۰۷ در تاریخ ۴ آبان ۱۴۰۰ تعداد نظرات : بدون نظر
  • ژانر:کمدی, جنایی, درام, رمانتیک, تریلر
  • کارگردان:Nimród Antal
  • نویسنده:Jim Adler, Nimród Antal
  • زبان:Hungarian
  • ستارگان:Sándor Csányi, Zoltán Mucsi, Csaba Pindroch, Sándor Badár
  • مدت زمان:111 دقیقه
  • امتیاز:7.6 از 24,526 رای
  • تاریخ انتشار:20th November 2003
فیلم کنترل'Kontroll'

خلاصه داستان:

معرفی فیلم کنترل’Kontroll’

به سیستم مترو بوداپست خوش آمدید. در این دنیای تاریک زیرزمینی، گروهی ناموزون از ماموران کنترل بلیط برای حفظ نظم و اطمینان از عدم سواری رایگان مشغول کارند. وظیفه آنها با توجه به تنوع مردان، زنان و کودکانی که از این سیستم استفاده می‌کنند و سعی در شکستن قوانین دارند، بسیار دشوار است.

داستان فیلم کنترل’Kontroll’ حول بازرسان بلیط، سواران و یک قاتل احتمالی است. این یک فیلم بسیار جالب و متفاوت بود و من انتظار نداشتم که اینقدر منحصر به فرد باشد. اگرچه تغییرات لحنی و تطبیق پذیری آن در ژانرهای مختلف همیشه جواب نمی‌دهد، اما فیلم کنترل’Kontroll’ هنوز هم ترکیبی قوی و غیر قابل انکار از عناصر هیجان انگیز و کمدی است. در مورد قسمت کمدی، سکانس‌های بازرسی بلیط در بی‌علاقگی مسافران و ناشیانه بودن خود بازرسان بسیار خنده دار و واقع بینانه است. این گروه از مردان در کار خود بسیار ناشی و بی کفایت هستند و دنبال کردن شکست‌های آنها بسیار سرگرم کننده بود. اما فیلم کنترل’Kontroll’ به عنوان یک اثر هیجان انگیز نیز موفق می‌شود، البته تأثیر آن به دلیل لحن کمدی فیلم تا حدودی کم رنگ بود ولی مانند تقاطع خطوط مترو، نقشه‌های مختلفی به تاریکی منتقل می‌شوند.

کویین مدیا دیدن شاهکار آندری کونچالوسکی، رفقای خوب را شدیدا توصیه می‌کند.

دنیای بی نظمی که فیلمساز بررسی می‌کند – یک قلمرو بی قانون که باعث می‌شود مانند یک شوخی وحشتناک به نظر برسد – کاملاً مبهم و ناآشنا نیست. کنترل‌گرها با بازوبندهای قرمز و سیاه شناسایی می‌شوند، آنها نه چندان محافظ نظم عمومی که تجسم پوچی اجتماعی هستند. آنها شبیه به ولگردها هستند، خود را قهرمان می‌پندارند و زندگی خود را در جایی انجام می‌دهند که خورشید نمی تابد.

Bulcsu (Sandor Csanyi) رهبر یك گروه بازرسی است كه شامل یك جوان مبتلا به ناركولپسی، تازه واردی كه می‌خواهد قوانین زندگی زیرزمینی را بیاموزد، یك شورشی بی‌کله و یك پیرمرد كه بیش از حد سیگار می‌كشد. Bulcsu بیشتر اوقات سکوت خود را حفظ می‌کند و هرگز سیستم زیرزمینی را ترک نمی‌کند و روی زمین می‌خوابد.

فیلم کنترل’Kontroll’ از ویژگی تکامل عالی شخصیت با تک تک شخصیت‌هایی که به وضوح به تصویر کشیده می‌شوند و به خوبی درک می‌شوند، برخوردار است. شخصیت پروفسور بسیار سرگرم کننده است، Bulcsu بهترین شخصیت پردازی داستان را دارد و شخصی که شما به طور طبیعی در طول فیلم با او همراه می‌شوید.

بازیگری عالی است. ساندور Csanyi به ویژه در نقش بزرگ خود قوی است. Kontroll همچنین توسط نمرود آنتال بسیار با استعداد کارگردانی می شود در حالی که فیلمبرداری کاملاً شگفت انگیز است، به خصوص در صحنه های اکشن که به خوبی اجرا شده‌اند. این فیلم دنیای زیرزمینی تقریباً پساآخرالزمانی را ارائه می‌دهد که شاید هیچ شباهتی به سیستم واقعی مترو بوداپست نداشته باشد.

فیلم کنترل’Kontroll’ یک کمدی سیاه خوب مجارستانی است. ژانر انتخابی فیلمساز سبکی آسان برای ارایه به بیننده نیست اما نویسنده و کارگردان نمرود آنتال اثری جذاب و قابل توجه‌ای را تحویل می‌دهد.

تاریخ ارسال : ساعت ۰۷:۰۹ در تاریخ ۴ آبان ۱۴۰۰ تعداد نظرات : بدون نظر