- ژانر:درام, ترسناک, رازآلود
- کارگردان:N/A
- نویسنده:Ashley Lyle, Bart Nickerson
- زبان:English
- ستارگان:Melanie Lynskey, Tawny Cypress, Ella Purnell
- مدت زمان:N/A
- امتیاز:8.1 از 21,147 رای
- تاریخ انتشار:14th November 2021
خلاصه داستان:
جولیت لوئیس، کریستینا ریچی و آدم خواران نوجوان: چرا جلیقه زردها سرگرم کننده ترین برنامه تلویزیونی امسال است؟
بازیگران درخشان این جشنواره فوقالعاده سرگرمکننده را رهبری میکنند، که جدول زمانی دهه 90 تا امروز را با خنده، هوشیاری و هواپیماهای در حال انفجار هدایت میکنند.
چه چیزی را در مورد سریال Yellowjackets (جلیقه زردها) را دوست ندارید، سریالی که عمدتاً بر اساس این معمای اصلی است که کدام دختر نوجوان خورده شده است و چه کسی غذا را سفارش داده است؟
ترسناک/هیجانانگیز/درام آمریکایی، که واقعاً یک کمدی نیز هست (آیا خندیدن به هواپیمای در حال انفجار آنقدر اشتباه است؟)، در طول فصل اول خود طرفداران زیادی پیدا کرده است.
سریال Yellowjackets (جلیقه زردها) داستان یک تیم فوتبال دخترانه دبیرستانی را روایت میکند که هواپیمای آنها در حالی که در حال سفر به یک تورنمنت ملی هستند سقوط میکند و بازماندگان را در جنگلی سرگردان میکند و مجبورند برای جان خود بجنگند.
آن را به عنوان ترکیبی از The Craft و The Island with Bear Grylls یا Lost – با شوخیهای عمدی – به اضافه اشارهای از Big Little Lies، در نظر بگیرید.
آخرین باری را به یاد نمیآورم که یک سریال تلویزیونی چنین سرگرمی بینقص و ظالمانهای ارائه کرد. نیمی از اتفاقات در سال 1996 میافتد و به عنوان یک درام یکپارچه با محوریت نوجوانان در آستانه سقوط شروع میشود و زمانی که دخترها (و یکی دو پسر عجیب و غریب) با آنها در آنجا هستند، به یک فیلم ترسناک عامیانه تبدیل میشود.
نیمی دیگر 25 سال بعد، در امروز اتفاق میافتد، زیرا برخی از زنانی که زنده ماندهاند باید بفهمند چه کسی در مورد کارهای وحشتناکی که در حین سرگردانی انجام دادهاند، چه میداند و چه کسی میخواهد در مورد آنها باج خواهی کند.
اما، در واقع سریال Yellowjackets (جلیقه زردها) شبیه خودش است، در واقع اختراع خودش است، یک اختراع وحشتناک و سرگرم کننده. روح آن فیلمهای نوجوان اواسط تا اواخر دهه 90، مانند جیغ و دانشکده را به اشتراک میگذارد. و تقریباً بر درامهای کوچک نوجوانی تأکید میکند، مانند دوست پسرهای دزدیده شده و علاقهمندیهای جدید، و گرسنگی و ناامیدی از تلاش برای زندگی در محیطی نامناسب و احتمالاً جن زده.
با عناصر ماوراءالطبیعه بازی میکند بدون اینکه زیاد به آنها متمایل شود، و ما را با این تصور رها میکند که آنچه در درون ماست ترسناکترین چیز است.
بازیگران درخشان هستند، بازیگران جوانتر به طرز بی عیب و نقصی با همتایان قدیمی خود مطابقت دارند. این یک جشن نوستالژی برای عاشقان دهه 90 است که ژولیت لوئیس و کریستینا ریچی بهترین اجراهای خود را در سالهای اخیر انجام دادهاند. لوئیس در نقش ناتالی وحشی و پریشان برجسته است، در حالی که ریچی در حال خلق یک شخصیت شرور نمادین است – اگر او را یک شرور ببینید، چون لحظاتی وجود دارد که او در آستانه قهرمانی قرار میگیرد-
ملانی لینسکی فوقالعاده و قابل اعتماد، مانند شونای امروزی، کاملاً عالی است، در تلهای خانگی گیر کرده است، اما بهطور مخربی میخواهد از آن خارج شود، و به طرز مشکوکی قادر است خرگوشهای باغش را با خونسردی از بین ببرد.
در حالی که این پیش زمینه وجود دارد که نیروهای تاریک روزهای سقوط هواپیما آنها را احاطه کردهاند، این سریال با جیره بندی افشاها، و با دقت قطره چکاندن اطلاعات در مورد اینکه چه کسی، چه کار خواهد کرد توجه ما را به خود جلب می کند.
در حالی که میدانیم چهار شخصیت اصلی ما تا به امروز زنده ماندهاند، هویت و محل نگهداری بقیه هنوز مشخص نیست. انجمنهای طرفداران مملو از نظریهها و گمانه زنیها هستند. دختری که به نظر می رسد قربانی شده است کیست؟ ملکه شاخدار کیست که شرکای خود را هدایت میکند؟ چه اتفاقی برای بچه میافتد؟ رؤیاهای لوتی به چه معناست؟ جکی چطور؟ آیا آدام واقعاً یک مرد تصادفی و خوش تیپ بود که اتفاقاً در هر جایی که شانا بود حضور داشت؟
پایان فصل اول سریال Yellowjackets جلیقه زردها باید حداقل به برخی از این سوالات پاسخ دهد. سریال قبلاً و به درستی برای فصل دوم تمدید شده است.
من این سریال را به افراد زیادی توصیه کردهام، و تا این لحظه، نرخ بازدید بسیار بالایی داشته است. تنها نگرانی من این است که ما را معلق بگذارد، که با فصلهای بیشتر، ممکن است برای دریافت پاسخهای مناسب مدت زمان زیادی را منتظر بمانیم
در این سریال انبوهی از خطوط داستانی جذاب وجود دارد، اما به سختی میتوانحدس زد که چگونه جلیقه زردها به سرانجام میرسند.
- ژانر:کمدی, درام, رمانتیک
- کارگردان:Wes Anderson
- نویسنده:Wes Anderson, Roman Coppola, Hugo Guinness
- زبان:English, French
- ستارگان:Benicio Del Toro, Adrien Brody, Tilda Swinton
- مدت زمان:107 دقیقه
- امتیاز:7.3 از 63,836 رای
- تاریخ انتشار:22nd October 2021
خلاصه داستان:
همراهشدن با جهان فیلمهای اندرسون شبیه رفتن به یک شهربازی جذاب و مملو از المانهای بصری و سرگرمی تازه میماند که پیش از این آنها را ندیدهایم و یا خیلی به آنها دقت نکردهایم. حال این را هم در نظر بگیریم که این سفر کوتاه اگر همراه با یک/یا چند راوی باشد و برایمان قصه/قصههایی نیز تعریف کنند، قطعا طی مسیر جذابتر هم خواهد شد. این تجربه فیلم به فیلم از وس اندرسون به ما منتقل شده و در هتل بزرگ بوداپست به اوج خود رسیده است و در تازهترین اثرش، یعنی «گزارش فرانسوی» شکل تازهای به خود گرفته است. «گزارش فرانسوی» بر خلاف دیگر فیلمهای اندرسون (البته در روایت) با یک مقدمه طولانی آغاز میشود تا ما متوجه شویم که در چه مسیری قرار گرفتهایم، یعنی تا پایان گزارش اول، شاید ندانیم که هنوز با چهچیزی طرف هستیم و بناست تا چه چیز/چیزهایی برایمان روایت شوند. اما در کنار این فرم روایی که مملو از رفت و برگشتهای فراوان، شخصیتهای پرشمار و دیالوگهای زیاد و البته کاملا هدفمند است،
دقت اجرایی اندرسون در پیادهسازی میزانسن و دکوپاژ مدنظرش مثالزدنی است. دکورها همگی با وسواس فراوان چیده شده و رنگها با تمرکز زیاد روی جزییات در تصویر پاشیده شدهاند، حتی رفت و برگشتهای تصاویر فیلم از تصویر رنگی به سیاه و سفید هم کاملا منطبق با آنچیزی که در لحظه روایت میشود، انجام شده است.
حالا به همه این موارد شخصیتر شدن این اثر از جانب اندرسون نسبت به آثار قبلیاش را با استفاده از ارجاعات سینمایی و روایی دلخواهش اضافه کنید. از ارجاع به ژاک تاتی در معماری ساختمان شهرها تا ارجاع به خون ناپاک لئوس کاراکس در فصل میانی فیلم، حتی ارجاع به فیلمهای ژان لوک گدار در زمان اعتراضات مه 1968 و ارجاع به چترهای شربورگ ژاک دمی و زیبای مزاحم ژاک ریوت، همگی در این فیلم مملو از جزییات سرسامآور و هیجانانگیز دیده میشوند. اما آنچه که از روایت فیلم برمیآید، دقیقا به تعویق انداختن برای بیان حرف نهایی و ایجاد احساسات درون مخاطب با استفاده از درگیرکردن او به موضوعاتی بیرون از پیرنگ اصلی دنبال شده در هر اپیزود است، مثلا در فصل مربوط به موسز روزنتالر (با بازی بنیسیو دل تورو) داستان عشق او به زندانبان (با بازی لئا سیدو) توسط وارد شدن یک روایت دیگر در پیرنگ همزمان که به حاشیه میرود، پررنگتر هم میشود. در واقع در هر اپیزود از فیلم در هر جای آن، پیادهسازی چنین جزییاتی شعفانگیز و تماشایشان لذتبخش است و ما را مجاب میکند تا بخواهیم فیلم را دوباره و دوباره تماشا کنیم. «گزارش فرانسوی» ما را از روی صندلیهایمان جدا میکند و به درون خود میبرد، به درون این قابهای تخت حسابشده و خوشرنگ که هرکدامشان در حال روایت بخش مهمی از یک کلیت منسجم هستند. و این چیزی نیست جز جادوی سینمای وس اندرسون
عباس نصرالهی
- ژانر:درام, تاریخی, تریلر
- کارگردان:Joel Coen
- نویسنده:Joel Coen, William Shakespeare
- زبان:English
- ستارگان:Denzel Washington, Frances McDormand, Alex Hassell
- مدت زمان:105 دقیقه
- امتیاز:7.6 از 1,416 رای
- تاریخ انتشار:14th January 2022
خلاصه داستان:
تراژدی مکبث نسخه اقتباسی جوئل کوئن از تراژدی مشهور ویلیام_شکسپیر، احتمالا متفاوتترین و جاهطلبانهترین نسخه سینمایی آن در حذف و کمکردن ابعاد مختلف متن اصلی به نفع تصویر است. به راستی هوشمندی کوئن در استفاده از تصویر برای بازنمایی هرآنچه که درون این متن بزرگ مهم و حیاتی است، در «تراژدی مکبث» غبطهبرانگیز است. هماهنگیای که او در استفاده از میزانسنهای باشکوه برای ادای حق مطلب چنین متن بزرگی (که هیچگاه در طول تاریخ کهنه نشده است) برگزیده، در چنین عصر و دورانی، تنها راه خودنماییاش برای ترغیبشدن مخاطب نسبت به تماشای دوباره مکبث، لیدی مکبث و پادشاه بوده است.
رنگ سیاه و سفید، دکورهایی برآمده از تئاترهای باشکوه قدیمی و نورپردازی اغراقآمیز به سبک اکسپرسیونیستها، ما را وارد جهانی میکند که از نو و از ابتدا به سراغ داستان تراژدی مکبث برویم. توجه و تمرکز پیرنگ فیلم بر آنچه که از اصل داستان مهم است، فیلم جوئل کوئن را نسبت به تمامی آثار پیشین متمایز کرده است، در واقع او در راستای نگاه مدرن/پستمدرنی که به سینما دارد و در فیلمهای دیگرش (با همراهی برادرش ایتن_کوئن) نیز عیان بوده، حساب ویژهای روی هوش مخاطب باز کرده است و شنیدهها و دیدههای آنها درباره این داستان را در مرکزیت قرار داده و مشغول روایت شخصی خودش شده است. اینگونه لیدی مکبث او (با بازی درخشان فرانسس_مک_دورمند) احتمالا بهترین و پرشورترین نسخه لیدی مکبث سینمایی است و مکبثاش (با حضور با صلابت دنزل_واشینگتن) نیز به اندازه و دقیق است. هرچه که هست، پس از تماشای فیلم آخر جوئل کوئن، به این میاندیشیدم که چه چیزی جز همین شکوه، صلابت و پرطمطراقبودن میتواند ما را لحظهای به متن درخشان شکسپیر نزدیک کند و مجددا فکر، جسم و روحمان را از آ« خود کند؟ به نظرم پاسخ مشخص بود، هیچچیز جز همین کاری که حالا کوئن انجامش داده و خطر این را پذیرفته که خود را در میان این مهلکه عظیم قرار دهد، مهلکهای که از آن جان سالم به در برده و اثری سترگ را تقدیم ما کرده است.
عباس نصرالهی
- ژانر:درام, موزیک
- کارگردان:Sian Heder
- نویسنده:Sian Heder, Victoria Bedos, Stanislas Carré de Malberg
- زبان:American Sign , English
- ستارگان:Emilia Jones, Marlee Matlin, Troy Kotsur
- مدت زمان:111 دقیقه
- امتیاز:8.1 از 30,499 رای
- تاریخ انتشار:13th August 2021
خلاصه داستان:
کودا یک داستان فرمولیک و دوستداشتنی که به بلوغ میرسد
فیلم کودا داستان متعارف یک نوجوان با استعداد در آغوش باز فرهنگ ناشنوایان را که بین جاه طلبی و وفاداری گرفتار شده است، نشان میدهد. الگوی کودا -عنوانی که برای توصیف کودکان شنوا بزرگسالان ناشنوا نیز به کار میرود- ممکن است به طرز خسته کنندهای آشنا باشد، اما این درام صمیمانه از سیان هدر فضایی را برای نگرانی هایی باز می کند که تازگی دارند.
معرفی بهترین فیلم و سریال های خارجی
روبی (امیلیا جونز)، یک جوان 17 ساله خجالتی در گلاستر، ماساچوست، تنها عضو شنوا خانواده خود است. روبی بین تعبیر کردن مکالمات روزمره برای والدینش (مارلی متلین و تروی کوتسور) و کمک به اداره قایق ماهیگیری خانواده با پدر و برادر بزرگترش (دانیل دورانت) هر روز صبح قبل از مدرسه، خسته است. از دوران کودکی، او پل خانوادهاش به دنیای شنواها بوده است. اکنون، میل تازهای برای آواز خواندن در او بیدار شده، و شاید تنها چیزی است که خانوادهاش برای فهمیدن آن تلاش میکنند. جونز بازیگر بریتانیایی تقریباً بی نقص است. صدای آواز او کیفیتی هوس انگیز و تند دارد که با حسرت و کمی تنهایی همراه شده است. این اسلحه مخفی فیلم است که به طرز ماهرانهای در صحنه آخر به کار گرفته شده است که او را در زیر ستارهها با پدرش نشان میدهد.
فیلم کودا که توسط یک طرح غمگنانه قابل پیشبینی میشود – که شامل یک پسر دوستداشتنی، یک معلم موسیقی حمایتگر (یوجنیو دربز) و یک تست آواز به اوج میرسد – از این فرصت برای به نمایش گذاشتن رسا بودن زبان اشاره لذت میبرد. (فیلم زیرنویسهای زیادی دارد.) بازیگران بهطور یکپارچه با هم کار میکنند، تاثیرگذاری فضای ساحلی بهخوبی تحقق مییابد و انسجام خانواده بهطور محکمی تثبیت میشود.
و اگر برخی از تعاملها به ضربهای کلیشهای یک کمدی منتقل شود، تلاشهای روبی برای به اشتراک گذاشتن استعداد موسیقی خود (به ویژه در یک صحنه دوستداشتنی با پدرش) بهطور قابلتوجهی تأثیرگذار است.
بیش از یک بار، هدر به طور موثر دیدگاه فیلم کودا را به دیدگاه شخصیتهای ناشنوای خود (که همگی توسط بازیگران ناشنوا بازی میشوند) تغییر میدهد. در یک کنسرت مدرسه، دوربین خانواده روبی را در میان تماشاگران نشان میدهد که به طور ناگهانی موسیقی متن قطع میشود و به ما اجازه میدهد تا نگاهی اجمالی به انزوای گاه بیحساب یک دنیای خاموش داشته باشیم.
در چنین لحظاتی، وقتی دیالوگهای خندهدار فروکش میکند و داستان آرام میگیرد، روح فیلمی پربارتر را میبینیم، فیلمی که ترجیح میدهد تماشاگرانش را غافلگیر کند تا فرمولی را که انتظارش را داشتند به آنها بدهد. این فیلم با دقت و شاید حتی بدبینانه ساخته شده است. حتی کسانی که به تاکتیکهای آن واقف هستند ممکن است خود را در حال پاک کردن یکی دو قطره اشک ببینند.
- ژانر:اکشن, کمدی, جنایی
- کارگردان:Tanya Wexler
- نویسنده:Scott Wascha
- زبان:English
- ستارگان:Kate Beckinsale, Jai Courtney, Stanley Tucci
- مدت زمان:91 دقیقه
- امتیاز:5.6 از 25,522 رای
- تاریخ انتشار:23rd July 2021
خلاصه داستان:
فیلم جولت یک فیلم کمدی اکشن از نوع زنانه است که شاید بسیاری از حسرتهای زنانه را جهت به رخ کشیدن قدرتشان در جامعه ّبرآورده میکند.
آیا شده به عنوان یک زن بخواهید خشم و خشونت خود را به صورت مرگبار بر سر اهالی یک ساختمان و یا بر سر یک دوره گردی که صدای گوش خراش بلندگویش شما را آزار میدهد، خالی کنید. اگر اینگونه هست، پیشنهاد میکنیم فیلم جولت را ببینید تا بسیاری از تخیلات ذهنی شما برآورده شود.
هر چند که رفتار خشونت آمیز برای زنان در محیط جامعه نادرست و نامناسب است. اما در این فیلم به بیننده اجازه میدهد تا در لذت خیالات خونین غرق شود و از این طریق میتواند بخشی از تجریباتی را که از سوی جامعه نفی میشود، تجربه کند.
فیلم جولت از قهرمانی مرگبار به نام لیندی با بازی کیت بکینسیل برخوردار است که از همان سکانس ابتدایی خود را به عنوان یک شخصیت منحصر به فرد به مخاطب معرفی میکند و گاهی میتوان با او همذات پنداری کرد.
او از یک مشکل عصبی به نام اختلال کنترل تکانه به نام جولت رنج میبرد که ناشی از عصبانیت اوست. مشکل عصبی او با ترکیبی از دوران کودکی آسیبزا، سالهای انزوا، آزمایشات پیاده شده بر روی او و آموزشهای نظامی تشدید یافته است و اکنون به یک ماشین جنگی ابر زن با مهارتهای اجتماعی وحشتناک تبدیل شده است.
او از دوران کودکی از این نوع بیماری رنج میبرد و وقتی حملات عصبی به او دست میدهد، به فکر قتل، کشتار و ضرب و شتم خونبار میافتد که برای خود او بسیار رنج آور و دردناک است. برای همین پزشکش یک درمان تجربی را طراحی میکند تا او بتواند در برخی از مواقع به مانند دیگران زندگی عادی و آرامی داشته باشد و همچنین شخصیت هنجار اجتماعی را تجربه کند.
تنها مهار و درمانی که برای خشونتهای این زن در نظر گرفته میشود و میتواند گاهی به عنوان یک موجود هنجار اجتماعی در بین عموم زندگی کند، جلیقهای از الکترود است که با اعمال شوکهای الکتریکی میتواند، تا حدودی خیالات و اعصاب خود را آرام کند.
در ادامه داستان با صحنههای هیجان انگیز و البته کمدیواری مواجه میشویم که تا حدودی برای مخاطب سرگرم کننده است و دوست دارد بداند که نیروی ابرقهرمان یک زن تا چقدر میتواند ویرانگر یا کمک کننده باشد.
وقایع به گونهای پیش میروند که لیندی باید به کمک نیروهای نهفته درونی به دنبال قتل حسابدار یک شرکت(جای کورتنی) بگردد. در این مسیر با دو افسر پلیس به نامهای ویکاورز و نوین (کاناواله و لارون کاکس) در تضاد قرار میگیرد و یک عمل دوگانه به طرز دلپذیری در طول فیلم شکل میگیرد.
درگیریهای عجیب و غریب بین لیندی و ویکاورز صورت میگیرد که به عنوان یک زوج سرگرم کننده به خوبی میتوانند، ادامه فیلم را برای بیننده هیجان انگیزتر کند.
شروع فیلم جولت شوکه کننده است و همراه با چاشنیهای هیجانی خوبی پیش میرود. اما در ادامه این هیجان و کمدی همراه آن به کمرنگی پیش میرود. یعنی شاید بکینسیل به عنوان یک قهرمان زن بتواند جذابیتهای خاص و خوبی را ایفا کند. مخصوصا در مقابل افسر پلیس ویکاورز که برای بیننده شیرین است اما حمل کردن بار کمدی فیلم یک مقدار از عهده بکینسیل خارج است ، شاید تا حدودی در زمینه پذیرش کمدی ناتوان عمل کرده است و یا ذاتا برای قبول نقشهای کمدی ضعیف است.
فیلم نامه توسط اسکات واشا نوشته شده است، که ترکیبی از عناصر هوشمندانه، بیادبانه و خام دستانه است. یعنی نیاز به دخل و تصرف بیشتری در شخصیت پردازی کاراکترها نیاز داشت، که واشر این کار را نکرده است یا شاید نتوانسته است.
کارگردانی وکسلر برای پیاده کردن صحنههای اکشن و برق آسا و کنشهای زیبا شناختی خوب عمل کرده است. نورپردازی بسیار خوشایند پیش رفته است؛ درخشش نئونی صورتی در آپارتمان لیندی، یا ورود لیندی به یک باشگاه زیر زمینی که تنها با یک چراغ قوه روشن میشود؛ واهمه زیادی را برای قهرمان و بیننده ایجاد میکند که همه از مهارتهای نورپرداز سخن میگوید.
در کل باید گفت که فیلم جولت سریع، اکشن و خندهدار است که برای ساعتی دور همی بودن با دوستان لذت بخش و دلپذیر است.